امیر عزیز
بهائیان از دخالت در درگیریهای سیاسی و جانبداری از احزاب مختلف منع شده اند . در این تصمیم حکمتهای متعددی وجود دارد
نخست اینکه دیانت بهائی خود دارای مواضع و دیدگاههئی مشخص نسبت به امور اجتماعی و نحوه اداره جامعه و امور بین المللی است و هیچ حزبی در اهداف و روشها انطباق کامل با دیدگاههای این آئین ندارد. علاوه بر این صحنه سیاسی و اجتماعی ایران سالهاست که آلوده به فسادی گسترده و غرق در تعصبات جاهلانه است. به سبب خصومتهای دیرینه ای که ملایان و متعصبین مذهبی نسبت به پیروان این آئین دارند هر گونه پشتیبانی آشکاری که بهائیان نسبت به هر جریان سیاسی انجام دهند بعنوان حربه ای برای سرکوب آنها مورد استفاده قرار خواهد گرفت و بهانه ای برای انتقامجوئی از بهائیان خواهد شد . کما اینکه در دوران مشروطیت بهائیان را بجرم آزادیخواه میکشتند و مشروطه خواهان را به اتهام بابی یا بهائی گری . در دوران اخیر نیز شاهد بوده اید که حضور چند جوان بهائی در خیابان در روز محرم را دست آویز نسبت دادن "فتنه" به بهائیان و وارد کردن اتهام طرح ریزی براندازی نرم و امثالهم قرار دادند و سرکوب گسترده جدیدی را نسبت به بهائیان و گروههای سیاسی مخالفشان به اتهام همکاری با بهائیان آغاز کردند. بنابراین بهتر است تا اوضاع کشورمان بر این منوال است بهائیان وارد عرصه های سیاسی نشوند
درهر صورت بیت العدل اعظم مرجعی است که زمان و نوع مشارکت بهائیان در فعالیتهای سیاسی را تعیین میکند و در زمانی که مقتضی باشد این اقدام صورت خواهد گرفت
سن بلوغ جسمی در بین اقوام و نژادهای مختلف متفاوت است ولی آنچه در آثار بهائی ذکر شده سنی است که بلوغ عقلی بصورتی نسبی حاصل میگردد و فرد میتواند با اراده خود مسیر زندگی روحانی خویش را انتخاب کند . در این سن بهائی زادگان مخیرند که پیروی از این آئین را برگزینند و فرائض آن را بجا آورند یا اینکه به راهی دیگر روند . در این مرحله از زندگی انجام فرائض بر ایشان واجب میگردد و مسئول اعمال خیر و شری هستند که از ایشان سر میزند. بلوغ جسمی دختران اندکی زودتر آغاز میشود ولی پسران با سرعت بیشتری مرحله بلوغ را طی میکنند و در پایان پانزده سالگی تقریبا در شرایط مشابهی قرار میگیرند
در مورد کلام الهی اختلاف در منظر و ظرفیت ادراک ماست. تفاوتی بین آنچه در نزد مسلمانان وحی توسط جبرئیل نامیده میشود با آنچه که کلام بی واسطه خداوند از زبان مظهر امر خوانده میشود وجود ندارد و هردو از منشائی واحد سرچشمه میگیرند
نقش و جایگاه اجتماعی و به تبع آن حقوقی که برای زنان وجود دارد با تغییر شیوه زندگی و کاهش اهمیت زورمندی و جنگاوری در جوامع انسانی تغییر کرده است و دیگر آن جایگاهی که در قرون گذشته بعنوان مالک مطلق العنان زن و فرزند برای مرد وجود داشت قابل قبول نیست و حتی اگر در جوامعی اعمال گردد موجب عقب ماندگی و کاهش رشد اجتماعی در آن ممالک میگردد. حقوقی که در اسلام برای زنان در نظر گرفته شده بود ناظر به وزنی بود که مردان در خانواده داشتند و در زمانه ما هیچ تجانسی با عدالت ندارد. فی المثل عدم حق طلاق ، حضانت فرزند ، تمکین بلاشرط در مقابل تقاضاهای جنسی مرد ، نصف بودن خون بها ، ارث و شهادت و منوط بودن همه فعالیتهای اجتماعی و حتی شخصی او به اجازه همسر و محدودیت شدید در حضور در ارتباطات اجتماعی و عمومی و هزاران تفاوت تبعیض آمیز دیگر بهیچ عنوان نمیتوانند عادلانه تلقی شوند
در دیانت بهائی حقوق انسانی زن و مرد برابر است ولی وظایف هریک میتواند متفاوت باشد و لزومی برای پذیرش وظایف یکسان وجود ندارد
دیانت بهائی مطابق با میزان ادراک و شرایط اجتماعی امروز بشر تعالیم خود را عرضه نموده و موجب رشد و سعادت فردی و اجتماعی انسانها میگردد. مروری کوتاه تنها بر چند مورد از این تعالیم تفاوتها را روشن میسازد. در اسلام بین زن و مرد مسلمان و غیر مسلمان و آزاد و برده تفاوت حقوق فاحشی وجود دارد. در آئین بهائی کلیه انسانها اعم از زن و مرد و مومن و غیر مومن حقوقی برابر دارند و برده داری نیز بطور کلی ممنوع است . اعمال خشونت و نزاع برای ترویج دین که در اسلام جهاد نامیده میشود منسوخ گردیده و معاشرت محبت آمیز با پیروان همه ادیان توصیه شده و هیچ انسانی نجس شمرده نمیشود. درحالی که در اسلام دوستی با یهود و نصاری به نص قرآن ممنوع است و تقریبا همه غیر مسلمانان نجس شمرده میشوند
قبله بهائیان قبل از صعود حضرت بهاءالله محلی بود که ایشان در آنجا استقرار داشتند
نماز برای نیایش و راز و نیاز با خداوند انجام میشود و در این کار هرچه آرامش و خلوت بیشتری حاصل گردد مطلوب تر است و تأثیر بیشتری خواهد داشت. برای برآوردن تأثیر اجتماعی که نماز جماعت در ایجاد الفت و اتحاد مومنین ایجاد میکند ضیافت نوزده روزه وجود دارد و هر دو مقصود به نحو احسن تأمین میگردند
البته دعا های دستجمعی و جلسات عمومی دعا هم وجود دارد ولی نماز یومیه بعنوان نیایشی فردی و شخصی تعیین شده
در ادیان پیشین با این تصور که دفن اجساد در مکانی مقدس موجب ترقی روح متوفی خواهد شد مردگان را به نقاطی دور برای آرمیدن در جوار بقاع مقدسه یا اماکنی ویژه حمل میکردند ولی در دیانت بهائی علاوه بر رد این تصور ممنوعیت حمل اجساد به راههای دور نیز بعنوان حکم بیان گردیده و حد یک ساعت برای این کار تعیین شده است تا در نزدیکترین جای ممکن دفن انجام شود ولی اگر نزدیکترین فاصله از یک ساعت بیشتر شد مانعی ندارد
حقوق فرزندان طلاق را دادگاه خانواده با توجه به توانائیها و شایستگیهای هریک از والدین تعیین میکند ولی برداخت نفقه تا یک سال و تأمین مخارج زندگی فرزندان با مرد است
جزای قتل عمد مرگ است و تعیین احکام زنای به عنف ، تعرض به کودکان و زنای محارم با بیت العدل اعظم است و فعلا قوانین مدنی هر کشور ملاک عمل قرار میگیرد
تقلید در دیانت بهائی ممنوع است و همه مومنین موظف به تحری حقیقت و تحقیق بصورت شخصی هستند
عدم استفاده از قوه قهریه مربوط به ترویج دین است ولی قوای انتظامی برای حفظ نظم اجتماع در مواردی ناگزیر از اعمال قوه قهریه هستند که مانعی ندارد
پیروز باشید
سردبیر said: