محمدعزیز
از تآخیر در پاسخ به شما عذر میخواهم
اندکی در قضاوت در مورد ما عجله به خرج دادید چون علت عدم پاسخگوئی تنها جواب نداشتن نیست و از مشکلات فنی گرفته تا گرفتاریهای شخصی ممکن است پاسخگوئی را به تأخیر اندازد علی الخصوص که شما آدرس ایمیلی هم به ما ندادید
بگذریم در خصوص سوال اولتان با یک مثال مطلب را توضیح میدهم
شما میدانید که هر شخص لیسانسه ای دیپلم هم دارد ، اگر بگوئیم دیگر در این اداره هیچ شخص دیپلمه ای استخدام نمیکنیم آیا منظورمان این است که لیسانسه ها را هم استخدام نمیکنیم چون دیپلم هم دارند؟
مطلب دوم شما مربوط به یک اصل اعتقادی بهائی در رابطه با تنزیه مطلق خداوند از اسماء و صفات است به این تعبیر همانگونه که در کتاب اقدس نیز ذکر گردیده مظاهر الهیه ( پیامبران) به منزله نفس خداوند در عالم امر و عالم خلق هستند و آنچه که از صفات و اسماء ذکر میگردد لایق نسبت دادن به ذات الهی نیست چون غیب منیع لایدرک ، قابل درک و وصف نیست پس هر آنچه میگوئیم به خلق کامل او یعنی آن روح قدسی که منشا ظهور پیامبران است راجع میگردد
بنابر این نه به آن جهت که انسانی را خدا میدانیم بل بدان سبب که خداوند را مقدس از صفات میشناسیم، مظاهر مقدسه را تنها موجودات لایق آن اسما و صفات میشماریم
امیدوارم که پاسخ بنده کمی از ابهامات شما را رفع نموده باشد
در قسمت پرسشها و پاسخها ذیل موضوع ادعای الوهیت نیز مطالبی ذکر گشته که ممکن است مفید باشد
موید باشید
سردبیر said: