بنده یکی از همین خادمینی هستم که در این پیام منیع به آن ها اشاره رفته است و فعالیت های آنان غیر قانونی اعلام شده است .
حال که رسما و بنا به امریه یاران عزیز ایران و توصیه معهد اعلی فعالیت هیئت های خادمین تعطیل می گردد ، بر خود فرض دانستم که اندکی از برنامه ها و فعالیت های خود را که در طول دو سال گذشته داشته ایم ، به آگاهی عموم برسانم تا متوجه باشند که ماهیت و کیفیت این اقدامات چه می توانسته باشد . دوست داشتم که تریبونی در اختیارم بود تا این مطالب را به گوش همه هموطنانم برسانم ، لذا از همه عزیزانی که این مطالب را می خوانند خواهش می کنم که این صفحه را برای همه دوستان غیر بهایی خود فوروارد کنند :
تنظیم و ترتیب برنامه ای که پیرزن یا پیرمردی تنها و از کار افتاده را که در روستا و دور از فرزندان خود به سر می برد ، با خرید نان و دیگر مایحتاج روزانه ، اندکی کمک و یاری برسانیم .
گوش به زنگ بودن به جهت این که اگر برای یکی از دوستان مشکلی پدید آید ، در اسرع وقت به کمک وی شتافته و حتی المقدور باری را از روی دوش او برداریم .
تنظیم برنامه هایی جهت نوجوانان و جوانان و آشنا کردن آنان با اخلاق و حیات بهایی و ایجاد روحیه خدمت به مردم و همشهریانشان اعم از بهایی و غیر بهایی .
ایجاد و تزئید روحیه شور و نشاط و تشویق به خدمت به عموم ناس در بین احبا .
ترتیب دفن اموات و متصاعدین الی الله .
ترتیب اجرای امور اداری عقد ازدواج جوانان .
و ....
حال که ادامه این فعالیت ها به صورت جمعی و توسط هیئت های خادمین به اتمام رسیده است ، آیا من می توانم خدمت به صورت فردی به مردم و اطرافیانم را که به صورت فریضه ای روحانی برای من مسجل گشته است ، رها کنم و تنها به فکر خود باشم و همچون دیگر مردمان فقط به خود بیاندیشم و از دیدن رنج و الم دیگران نه تنها خم به ابرو نیاورم بلکه روی خود را به دیگر سو بگردانم ؟ حاشا و کلا که از من چنین کاری برنمی آید و نه از من ، بلکه از همه همکاران سابقم در هیئت های خادمین و از تمامی احبای جان بر کف و جان نثار ایران که خدمت به ناس را برتر از هر عبادتی می دانند .
تعطیل شدن تشکیلات بهایی می تواند نقطه پایانی بر فعالیت هیئت های خادمین باشد ولی آیا می تواند عشق مرا به خدمت از قلب من بازستاند ؟
جواب را در محبت و خدمت صادقانه و عاشقانه جمهور احبا در ایران باید جستجو کرد .
پویا said: