كلام در قالب واژه از بيان احساس قاصر است اما به اين الكن لغات بسنده كرده به تقرير مبادرت ميشود .اي عزيزان جان ديده دل به ياد و نامتان نور بگرفته و زماني كه ياد و خاطرتان در دل به موج مي آيد نسيم خوش و جان پرور عشق محبوب در جانمان به اهتزاز آمده و جود خسته از جور و نامهرباني به اميدي تازه مرزوق ميشود، و آن دم دست بر زانوان ناتوان نهاده ازنو قد فراز ميكنيم . باران رحمت الهي را از هر گوشه شاهد ميشويم و دوباره به ياد فردايي بهتر دست به تمنا گشوده از ان توانا طلب استقامت ميكنيم .اي عزيزان تا زماني كه در رگهايمان خون حيات در غليان است اين پا براي استواري قامت راست ميكنند و تا رمقي در جان باقيست ما به پا ايستاده ايم . تنها تمنا يمان اين است كه ادعيه عزيزان بدرقه راهمان باشد و بس .ما در اين سالهاي طولاني حاصل خود را درو كرده ايم و از ماندن و بودن هراسي به دل نداريم چرا كه ياري مهربان همچون حضرت بهاءالله را در فوق راس خود داريم و لذا مينويسيم موجم اگر ميروم گر نروم نيستم . دعايمان كنيد
مهشيد said: