روفیا شهیدی
این متن را سال ها پیش خطاب به جناب احمدی نژاد،رییس جمهور وقت، نوشتم و خاضعانه تقاضا کردم به سوگند خود برای اجرای قانون اساسی وفادار بمانند و حق تحصیل را بر طبق قانون اساسی ایران به جوانان بهایی و همچنین تمامی جوانان ایران عزیزمان که از حق تحصیل محرومند، بازگردانند. متاسفانه بعد از گذشت چندین سال دیگر از آن زمان،هنوز هم محرومیت باقی است. این روزها مجددا زمان ثبت نام در کنکور است و حال باید گفت آقای رییس جمهور 33 سال انتظار!
به یاد دارم روز 22 بهمن سال 1357 بود. از پنجره اتاقم که به ساختمان دانشگاه محل تحصیلم مُشرف بود، نگاه می کردم و اشک شادی در چشمانم موج می زد. در دانشگاه غوغایی بود، سرودهای انقلابی از بلندگوی دانشگاه پخش می شد و رفت و آمد زیادی درصحن دانشگاه به چشم می خورد. خوشحال بودم که پس از مدتها مردم کشورعزیزم ایران، اراده جمعی خود را محقق نمودند و دیگر شاهد ظلم و بی عدالتی و نابرابری نخواهیم بود.
در سال 1358 قانون اساسی بعد از گفتگوهای بسیار تصویب شد. همگی برآن بودند که قانون اساسی به گونه ای تدوین شود که دیگر نتوان از اصول آن تخطی نمود و تضمینی بر حفظ حقوق مردم و شهروندان ایرانی باشد. ملت ایران نیز در همه پرسی اصول قانون اساسی را مورد تایید قرار داد تا مُهر پایانی بر ظلم و نابرابری زند. یکی ازاین اصول که ملت ایران بر آن پای می فشرد اصل 23 قانون اساسی بود در باره عدم تجویز تفتیش عقاید.
کمتر از دو سال پس از این تاریخ به دانشگاه محل تحصیلم _دانشگاه فردوسی مشهد_ فرا خوانده شدم تا پرسشنامه ای چندین صفحه ای را تکمیل کنم که در آن در باره همه چیز، حتی از وضعیت اقوام و خویشان هم سوال شده بود تا چه رسد به سوالات خصوصی مربوط به خودم از جمله سوال از دین و مذهب؛ نمونه این فرم و البته مفصل تر را چند سال بعد در زندان اوین تکمیل کردم. پس از آن، همه دانشجویان بهایی که در فرم خود صادقانه دین و اعتقاد خود را ذکر کرده بودند، از دانشگاه اخراج شدند ومن که بیش از نیمی از واحدهای خود را در رشته زیست شناسی گذرانده بودم و آرزو داشتم تحصیلات خود را تا مقطع دکترای ژنتیک ادامه دهم نیز مشمول همین حکم شدم. در میان دوستان من کسانی بودند که فقط با گذراندن چند واحد باقی مانده می توانستند مدرک لیسانس یا مهندسی خود را دریافت کنند و یا برخی در دوره انترنی بودند و پس از سالها تحصیل نتوانستند مدرک دکترای خود را اخذ نمایند. البته دانشجویان بهایی تنها افرادی نبودند که مشمول اخراج گردیدند ولی جای تعجب بود که به راحتی و بدون هیچ اعتراضی نقض آشکار قانون اساسی پذیرفته شد. در تمام سالهای پس از آن، تبعیض برای جوانان بهایی وجود داشت و ندای دادخواهی آنان به هیچ گوش شنوایی نرسید. چند سال قبل، پس از اینکه ستون مذهب درفرم ثبت نام کنکور پس از سالها حذف گردید و فقط از نوع معارفی که امتحان می دادیم سوال به عمل آمد دوباره در کنکور و اینبار به همراه پسرم شرکت کردم. پس از دریافت کارنامه کنکور، علیرغم اینکه رتبه خوب و قابل قبولی کسب کرده بودم که به راحتی می توانستم در یکی از دانشگاه های معتبر در رشته مورد علاقه خود پس از حدود 23 سال تاخیر به تحصیل ادامه دهم متاسفانه مجدداً از ادامه تحصیل باز داشته شدم و همچنان نیز اینگونه محرومیت ها ادامه دارد. در ابتدا تصور می شد با مراجعه به اولیای امور و یادآوری اصول قانون اساسی می توان از ادامه چنین نابرابری ها و بی عدالتی هایی که صراحتا در قانون منع شده است جلوگیری کرد، ولی با نهایت ناباوری راه هر گونه تظلم و دادخواهی را بر بهاییان بستند وبه تدریج از ابتدای انقلاب اسلامی تا کنون بسیاری از اصول قانون اساسی در مورد این جامعه نادیده گرفته شد و درخواست اجرای قانون به عنوان یک شهروند ایرانی نیز ندایی در گلو خفه شده بود.
قانون اساسی طبق اصل 113مسئولیت اجرای مفاد این اصول را بر عهده رئیس جمهور گذاشته وجای تعجب است که در تمام این سالها روسای جمهورمنتخب کشور عزیزمان ایران، در مجلس شورای اسلامی با حضور رئیس قوه قضائیه و اعضای شورای نگهبان به ترتیب زیر سوگند یاد می کنند و سوگند نامه را امضا می نمایند:
"بسم الله الرحمن الرحیم من به عنوان رئیس جمهور در پیشگاه قران کریم و در برابر ملت ایران به خداوند قادر متعال سوگند یاد می کنم که پاسدار مذهب رسمی و نظام جمهوری اسلامی و قانون اساسی کشور باشم و همه استعداد و صلاحیت خویش را در راه ایفای مسئولیتهایی که بر عهده گرفته ام به کار گیرم و خود را وقف خدمت به مردم واعتلای کشور؛ ترویج دین و اخلاق؛ پشتیبانی از حق و گسترش عدالت سازم و از هر گونه خود کامگی بپرهیزم و از آزادی و حرمت اشخاص و حقوقی که قانون اساسی برای ملت شناخته است حمایت کنم. در حراست از مرزها و استقلال سیاسی و اقتصادی و فرهنگی کشور از هیچ اقدامی دریغ نورزم و با استعانت از خداوند و پیروی از پیامبر اسلام و ائمه اطهار علیهم السلام، قدرتی را که ملت به عنوان امانتی مقدس به من سپرده است همچون امینی پارسا و فداکار نگاهدار باشم و آن را به منتخب ملت پس از خود بسپارم."
به عنوان یک فرد از میلیون ها ایرانی، از رئیس جمهور محترم کشورم تقاضا می کنم به عنوان منتخب این ملت سوگند موکّد خویش را عملی فرمایند و مانع از ظلم و بی عدالتی و عدم اجرای اصول قانون اساسی گردند.
Add new comment