با نغمه و ساز و نوا
گوید همی اهل بهاء
کز غیب آید این ندا
مشرق بود شمس بهاء
از طلعت عبدالبهاء
حزن عالم جلوس تن
از فترتش محو عالم
حالا بگو دگر چه غم
چون منتشر امر بهاء
از همت عبدالبهاء
........
........
از مار نیناید گزند
چون ظاهر عبد اشکیا
از قدرت عبدالبهاء
چون شد جهان پر از مهن
........
شد رایت حق بر علم
ظاهر شد مهد کبریا
در حضرت عبدالبهاء
شد نوبت صلح و سلام
برگو به عالم این پیام
حجت شده بر کل تمام
معدوم شد ظلم و شقاق
از طلعت عبدالبهاء
از همت عبدالبهاء
Loading Video...
Download 4.MP3
Add new comment