سرود شماره 1 - ای مشتاق ملکوت ابهی

ای مشتاق ملکوت ابهی انوار حق رخشان شده ، دریای حق جوشان شده وجه هدی تابان شده ، خفاش ها پنهان شده ابر کرم گریان شده ، برق قدم خندان شده گلشن فضای جان شده ، پر از گل و ریحان شده بلبل به صد الحان شده ، بر روی گل حیران شده مدهوش و سرگردان شده ، مست رخ جانان شده مخمور و هم سکران شده ، پر آه و پر افغان شده سوی خدا نالان شده ، که ای مالک و رحمان من غفار من یزدان من ، ای روح و ای ریحان من ای آرزوی جان من ، ای واقف پنهان من ای درد و ای درمان من ، این جمع یاران تواند محو و پریشان تواند ، سرگرم و حیران تواند خسته زهجران تواند ، مرده ز حرمان تواند یک پرتوی از روی خود ، یک نفحه ای از کوی خود بوی خوشی از...

سرود شماره 2 - بیدار شو بیدار شو

دست کرم بگشا ، جرم امم بخشا ای ملک انشاء ، نوبت احسان بین آتش موسی بین ، شعله ی سینا بین نفخه ی عیسی بین ، بیدار شو بیدار شو بر بی سر و سامانان ، بر خسته و حیرانان در عشق تو ای جانان ، بیدادی هجران بین آتش موسی بین ، شعله ی سینا بین نفخه ی عیسی بین ، بیدار شو بیدار شو زین باده ی صافی ده ، پیمانه ی کافی ده بر ثابت و وافی ده ، پس جنبه ی مستان بین آتش موسی بین ، شعله ی سینا بین نفخه ی عیسی بین ، بیدار شو بیدار شو هر طرف ای مولا ، جان به کف ای مولا از شعف ای مولا ، بنده و سلطان بین آتش موسی بین ، شعله ی سینا بین نفخه ی عیسی بین ، (بیدار شو بیدار شو)2

سرود شماره 3 - در ره عشقت ای صنم

در ره عشقت ای صنم ، شیفته ی بلا منم چند مغایرت کنی ، با غمت آشنا منم پرده به روی بسته ای ، زلف به هم شکسته ای از همه خلق رسته ای ، از همگان جدا منم شیر تویی شکر تویی ، شاخه تویی ثمر تویی شمس تویی قمر تویی ، ذره منم هبا منم نخل تویی رطب تویی ، لعبت نوش لب تویی خواجه ی با ادب تویی ، بنده ی بی حیا منم دیر تویی حرم تویی ، کعبه تویی صنم تویی دلبر محترم تویی ، عاشق بینوا منم شاهد شوخ دلربا ، گفت به بزم من بیا رسته ز کبر و از ریا ، مظهر کبریا منم طاهره خاک پای تو ، مست می لقای تو منتظر عطای تو ، معترف خطا منم

سرود شماره 4 - تو و ملک و جاه سکندری

تو و ملک و جاه سکندری ، من و رسم و راه قلندری اگر آن خوش است که تو درخوری ، (وگر این بد است مرا سزاست)2 در ره عشقت ای صنم ، شیفته ی بلا منم چند مغایرت کنی ، (با غمت آشنا منم)2 پرده به روی بسته ای ، زلف به هم شکسته ای از همه خلق رسته ای ، (از همگان جدا منم)2 شیر تویی شکر تویی ، شاخه تویی ثمر تویی شمس تویی قمر تویی ، ذره منم هبا منم (نخل تویی رطب تویی ، لعبت نوش لب تویی خواجه ی با ادب تویی ، بنده ی بی حیا منم)2 بنده ی بی حیا منم ، نخل تویی رطب تویی ، شاهد و نوش لب تویی شمس تویی قمر تویی ، ذره منم هبا منم شاهد شوخ دلربا ، گفت به بزم من بیا

سرود شماره 7 - ابیاتی از جناب نعیم در وصف حضرت عبدالبهاء

ای رخت جنت جمال قدم ، برترین حجت جمال قدم برترین حجتی و گشته دمت ، آیت رحمت جمال قدم آیت رحمتی و شد قلمت ، شاهد قدرت جمال قدم شاهد قدرتی و در همه وقت ، قائم خدمت جمال قدم (قائم خدمتی و در همه جا ، ناشر ملت جمال قدم)2 ما تو را بنده و تو بنده ی او ، (ما به تو زنده و تو زنده ی او)

سرود شماره 12 - لالایی جناب عندلیب

لالای، لالای، لالای... ماه تابان لای لای ، روح روان لای لای آرام جان لای لای ، شیرین زبان لای لای هستی به گاهواره ، مانند ماه پاره طفلی و شیرخواره ، شکر دهان لای لای ای کودک ملک خو ، سیمین بر و سمن بو کی میشوی سخن گو ، چون بلبلان لای لای از عنصر بهایی ، ز آب و گل خدایی ز افنان کبریایی ، شو شادمان لای لای چشم از رخ تو پر نور ، چشم بد از رخت دور سوی تو میدود حور ، دامن کشان لای لای ای ماه گل عذارم ، ای شاه با وقارم هستی تو غم گسارم ، روز و شبان لای لای از شوق انجذابت ، نه آید به دیده خوابت رفته قرار و تابت ، آرام جان لای لای ای نوگل شکفته ، در مهد ناز خفته خود عندلیب گفته ، در گلستان لای لای...

سرود شماره 17 - شمع شبستان حق

"ابیاتی منظوم از حضرت عبدالبهاء" شمع شبستان حق ، نور به آفاق بخش مقتبس از شمس شو ، شعله و اشراق بخش شرق منور نما ، غرب معطر نما روح به صقلاب ده ، نور به افلاق بخش جسم علیل جهان ، خسته شده و ناتوان مرهم هر زخم شو ، داروی دریاق بخش فتنه ی عالم مجو ، در ره آدم مپو خالی از این گفتگو ، نور به اخلاق بخش یوسف کنعان من ، مصر ملاحت خوش است جلوه به بازار کن ، بهره به احداق بخش فیض بهایی چراغ ، عون بهایی زجاج خاک درش بر تو تاج ، (مژده به مشتاق بخش)2

سرود شماره 18 - تبریز بلا انگیز

"از اشعار جناب هوشنگ محمودی" کوچه ها باریک، قلب ها تاریک، سایه شوم ستم پاشیده رنگ خون به روی مشهد اعلی، تبریز بلا انگیز. چشم و دل های خداوندان ظلم چون همیشه باز خوابیده. در میان مردم عادی شهر، این سخن گه گاه می آید به گوش، ظهر فردا می کُشندش باب را، حکم شرع اینست. شاد می خندند بر خیز این خبر، لیک ناله غم از دل یاران به اوج آسمان ها می رود چون دود، ناله شان خاموش، دستشان کوته ز هر کاری، چشمشان گریان، گریه شان بی اشک، قلبشان دریایی از طوفان خون، موج ها آرام. در میان کوچه های تنگ تبریز بلا انگیز، در میان چند داروغه نقطه اولی است می آید به چشم، طلعت اعلی است می آید ز دور، رأس بی سرپوش، پای بی کف...
سایت آئین بهائی با کمال سرور به استحضار هم وطنان عزیز و شریف در ایران و خارج ایران می رساند که امکانی را فراهم نموده است تا همه فارسی زبانان اعم از ایرانی و غیر ایرانی بتوانند برای مطالعه و تحقیق درباره امر بهائی به صورت آنلاین و از طریق نرم افزار اسکایپ سلسه کتب روحی را مطالعه نمایند.
برای توفیق در این امر کافی است نرم افزار اسکایپ را روی گوشی و یا کامپیوتر خود داشته باشید. این امکان جدید از آن جهت اهمیت دارد که دوستان عزیز فارسی زبان در سراسر عالم به خصوص در کشور مقدس ایران در تمام شهرها و روستاهای دوردست که امکان تماس با جامعه بهائی را ندارند می توانند از این طریق به صورت آنلاین و امن با یکی از راهنمایان بهایی کتب روحی را در گروه مطالعه نمایند.
از دوستان علاقه مند تقاضا می نماییم آدرس یا آی دی اسکایپ خود را از طریق مکاتبه با ایمیل سایت آئین بهائی به آدرس info@aeenebahai.org در اختیار ما قرار دهند. سایت آیین بهائی نحوه شروع دوره مطالعات کتب روحی را از طریق اسکایپ با شما هماهنگ خواهد نمود.
 
شما می توانید سوالات و نظرات خود را در رابطه با دیانت بهایی از طریق آدرس ایمیل info@aeenebahai.org برای ما ارسال بفرمایید. همچنین برای دریافت آخرین مطالب از کانال رسمی وب سایت آئین بهایی در تلگرام استفاده نمایید. برای جستجو شناسه کاربری aeenebahai1 را در نرم افزار تلگرام جستجو کنید.