مناجات
ای دم تو نفخه احیای من وز دم تو دمدمه درنای من شیفته تو دل شیدای من تا شدی از لطف تو مولای من بر همه شد فرض تولای من واسطه ی خلقت آدم تویی معنی اسما مکرم تویی جوهر جان، جان مجسم تویی باده تویی، جام تویی، جم تویی جز تو نبیند دل بینای من کعبه من خاک سر کوی توست قبله من طاق دو ابروی توست سبحه ی من حلقه گیسوی توست روی و لب و قامت دلجوی توست جنت من کوثر و طوبای من در دل من غیر تو دلدار نیست جز تو در این دایره دریا نیست هر دل از این راز خبردار نیست لایق این گوهر شهوار نیست هر که نشد غرقه ی دریای من