(داستانی به قلم نوه یکی از بازماندگان قلعه شیخ طبرسی)
روزگاری چهار برادر شجاع مومن و دلیر بودند که امر مولای خود حضرت باب را بسیار دوست داشتند. آن ها قسم خوردند در راه این امر خدمت کنند و تا لحظه شهادت از دیانت خود دفاع کنند. ولی هر وقت یاد مادر سالخورده شان می افتادند در تصمیم خود تأمّل می کردند و نمی توانستند او را تنها بگذارند. تا آن که بالاخره مادرشان شک و دو دلی آن ها را از بین برد. یک روز که همگی برای کاری بیرون رفته بودند مادرشان در خانه را قفل کرد و حاضر نشد دوباره در را به رویشان باز کند. از داخل خانه مادرشان به آن ها گفت شما اگر پسرهای من هستید باید بدون تأمّل به طرف قلعه شیخ طبرسی حرکت کنید و جان خود را در راه قائم موعود، حضرت باب فدا کنید. وقتی چهار برادر دیدند که مادرشان در را باز نمی کند از همان جا به طرف قلعه به راه افتادند. وارد قلعه که شدند جناب باب الباب از آن ها در مورد وضعشان سوال کردند و وقتی این داستان را شنیدند و از علاقه و اصرار مادر در فرستادن پسرهای خویش به قلعه مطلع شدند به برادر کوچکتر دستور دادند که به خانه برگردد و از مادرش مراقبت کند ولی او قبول نکرد و گفت مادرم مرا به صحنه شهادت فرستاده و واضع است که اگر من برگردم او اجازه نخواهد داد که در خانه بمانم. ملاحسین نامه ای به مادرشان نوشت و به پسر جوان داد که از طرف او به مادرش بدهد. در این نامه ملا حسین از این پسر به عنوان بازمانده قلعه یاد کرده بود. وقتی پسر به خانه رسید مادرش از دیدن او خیلی افسرده و غمگین شد اما نامه ملا حسین را که خواند راضی شد که پسرش پیش او بماند. از همان روز این پسر از طرف مادرش ماموریت بردن آذوقه و وسایل را برای افراد قلعه به عهده گرفت و تا خاتمه ماجرای شیخ طبرسی نیز این وظیفه را اجراء کرد. بعد از آن هم در تمام دوران زندگی به خدمت امر مولای خود قائم بود.

اقتباس از مجله آهنگ بدیع سال 128 بدیع
مأخذ: ورقا، دوره هشتم، شماره ششم

Loading Video...
DownloadAudio icon چهار برادر

سایر دسته بندیها

Comments

anisa's picture

anisa said:

با عرض الله ابهی خدمت شما عزیزان بسیار ممنون میشوم اگر فایل ورد و یا پی دی اف این داستان ها را در سایت قرار دهید با تشکر از زحمات بی دریغ شما عزیزان
دیان's picture

دیان said:

من دیانم 8سال دارم خیلی از داستانهایتان خوشم آمده است ممنونم
amjad's picture

amjad said:

salam vay khodaye man che ghadr ziba
rooha's picture

rooha said:

الله و ابهی. واقعا داستان های جالب و زیبایی دارید. لطفا داستان های بیشتری در سایت بگذارید.
جهانگیر معطر's picture

جهانگیر معطر said:

الله ابهی من نوژن ده ساله هستم خیلی داستانهایتان جالب است از شما متشکر میشوم که چند تا داستان در باره حضرت اعلی هم در سایت بگذارید

Add new comment

Image CAPTCHA
سایت آئین بهائی با کمال سرور به استحضار هم وطنان عزیز و شریف در ایران و خارج ایران می رساند که امکانی را فراهم نموده است تا همه فارسی زبانان اعم از ایرانی و غیر ایرانی بتوانند برای مطالعه و تحقیق درباره امر بهائی به صورت آنلاین و از طریق نرم افزار اسکایپ سلسه کتب روحی را مطالعه نمایند.
برای توفیق در این امر کافی است نرم افزار اسکایپ را روی گوشی و یا کامپیوتر خود داشته باشید. این امکان جدید از آن جهت اهمیت دارد که دوستان عزیز فارسی زبان در سراسر عالم به خصوص در کشور مقدس ایران در تمام شهرها و روستاهای دوردست که امکان تماس با جامعه بهائی را ندارند می توانند از این طریق به صورت آنلاین و امن با یکی از راهنمایان بهایی کتب روحی را در گروه مطالعه نمایند.
از دوستان علاقه مند تقاضا می نماییم آدرس یا آی دی اسکایپ خود را از طریق مکاتبه با ایمیل سایت آئین بهائی به آدرس info@aeenebahai.org در اختیار ما قرار دهند. سایت آیین بهائی نحوه شروع دوره مطالعات کتب روحی را از طریق اسکایپ با شما هماهنگ خواهد نمود.
 
شما می توانید سوالات و نظرات خود را در رابطه با دیانت بهایی از طریق آدرس ایمیل info@aeenebahai.org برای ما ارسال بفرمایید. همچنین برای دریافت آخرین مطالب از کانال رسمی وب سایت آئین بهایی در تلگرام استفاده نمایید. برای جستجو شناسه کاربری aeenebahai1 را در نرم افزار تلگرام جستجو کنید.