برگرفته از وب سایت ایران وایر
فرصتی نادر برای دیداری استثنایی: گفتگویی بین عالیترین دیپلمات جمهوری اسلامی ایران و یک شهروند شاخص بهایی، یعنی فردی متعلق به مذهبی که حکومت ایران بیرحمانه سرکوب شان کرده است. این اتفاق همین دیشب در مهمانیای افتاد که سفارت ایران در پرهتوریا، پایتخت سیاسی آفریقای جنوبی، سازمان داده بود. جواد ظریف، وزیر خارجه ایران، در آغاز سفر آفریقایی خود به این جنوبیترین کشور قاره سیاه آمده بود تا علاوه بر شرکت در سیزدهمین کمیسیون مشترک دو کشور و مجامعی اقتصادی با رئیسجمهور کشور، جاکوب زوما، دیدار کند، اما در مهمانی دیشب سفارت، ظریف با یکی از شاخصترین ایرانیهای آفریقای جنوبی رو به رو شد: دکتر ایرج عابدیان، مشاور اقتصادی سابق نلسون ماندلا و از اقتصادانان ارشد کشور. این شاید اولین بار در تاریخ جمهوری اسلامی باشد که یکی از مقامات ارشد آن صحبتی دوستانه با فردی دارد که سابقه خدمت در سمتهای عالی بهایی را داشته است. دکتر عابدیان سالها خزانهدار «محفل ملی روحانی» بهاییهای آفریقای جنوبی بوده که عالیترین ارگان این مذهب در سطح کشوری است.
ایرج عابدیان از سال ۲۰۰۰ تا کنون اقتصاددان ارشد «بانک استاندارد» در این کشور است. او در دوران پس از سقوط آپارتاید از مشاورین اقتصادی دولت آفریقای جنوبی بوده و مشخصا از مشاورین نلسون ماندلا و تابو امبکی بود. دکتر عابدیان در پی انقلاب ۵۷ به آفریقای جنوبی آمد و در دانشگاه کیپتاون درس خواند. او دکترای اقتصاد خود را از دانشگاه سیمون فریزر کانادا گرفته و پس از بازگشت به آفریقای جنوبی ۱۸ سال در دانشگاه کیپ تاون درس اقتصاد میداد. از دکتر عابدیان، که در سالهای اول انقلاب به آفریقای جنوبی مهاجرت کرده و از آن پس امکان بازگشت به کشورش را نداشته در مورد این دیدار پرسیدیم.
چه شد که با جواد ظریف دیدار کردید؟
همانطور که میدانید ایشان به قصد افتتاح بیمارستانی عازم اوگاندا هستند و در آفریقای جنوبی هم توقف داشتند که به علت روابط گسترده بین دو دولت است. در حالی که تحریمها علیه ایران لغو میشود ایران در ضمن در تلاش است تا نفت و محصولات پتروشیمیایی خودش را اینجا بفروشد. دکتر ظریف در سفری به چند کشور در منطقه آفریقای سیاه است و هیات نسبتا بزرگی هم همراه ایشان هست. سفارت ایران مهمانیای برای ایشان ترتیب داده بود و حدود ۲۰۰ ایرانی را دعوت کرده بود و برای اولین بار پس از دهها سال از من هم دعوت کردند و من هم رفتم.
در چه موردی صحبت کردید؟
سخنرانی ایشان که تمام شد مهمانان بسیاری بودند که میخواستند با او دست بدهند و عکس بگیرند. من صبر کردم تا آخرین نفر برود و فضا خیلی محترمتر و آٰرامتر شد و بعد خودم را معرفی کردم و بعد با همدیگر دست دادیم. بهشان بخاطر کارهای عالیشان در سطح بینالمللی تبریک گفتم. من واقعا باور دارم ایشان اولین وزیر خارجه از زمان انقلاب تا کنون است که میتواند تفکر بینالمللی و سخن بینالمللی داشته باشد. فرد بسیار هوشمندی است که من از نزدیک کارشان را دنبال کردهام. در ضمن از این فرصت استفاده کردم تا اشاره کنم که با اینکه به عنوان ایرانی به دستاوردهایشان افتخار میکنم، متاسفم که ببینم شرایط پیش روی جامعه بهایی و سایر اقلیتها همگام با منافع ملی نیست و مطابق ارزشهای اسلامی یا ایرانی-اسلامی هم نیست.من به دکتر ظریف گفتم که دوستانم را زندانی کردهاند و بعضی بهاییها را کشتهاند و بعضیها همین الان در زندانند. تاکید کردم که این مساله مرگ و زندگی است. که مساله فقط اقلیتی کوچک نیست چون به اخلاقیات کل جامعه برمیگردد و به آنچه ایرانی را ایرانی میسازد و اسلامی را اسلامی. اصل من این است که به خشونت نمیشود با خشونت جواب داد. من در ضمن متوجه بودم که ایشان در موقعیت بسیار دشواری است. از نظر فکری متوجه مساله هست اما درون کشور با تنظیمات سیاسی مشخصی مواجه است که باید حول آنها حرکت کند. در عین حال اما زندگی دهها هزار نفر از هموطنان ایرانیمان مطرح است. البته که زمان خیلی محدود بود و خیلیها حضور داشتند اما ایشان خیلی متمرکز بود و خیلی خوشبرخورد. گفتند که راهحل این مساله میتواند از طریق منشور حقوق شهروندی باشد که حقوق بشر و شهروندی را برای همه مستقل از باورهای مذهبیشان پوشش میدهد. در ضمن گفتند که این مساله را از طریق مذهب نمیشود حل کرد. من گفتم هر رویکردی اتخاذ شود، کار را باید شروع کرد و باید محک زده شود تا ببینیم پاسخ میدهد یا خیر. در ضمن گفتم که دستاوردهای ایشان در سطح جهانی و هستهای تنها پاسخ بخشی از مشکلات است و تخاصمهای اجتماعی درون کشور هم هست که همانقدر انفجاری است و میتواند به همین میزان به پیشرفت و توسعه کشور لطمه بزند. در طول صحبتمان ایشان خیلی خوشبرخورد و آرام بود با اینکه اطرافیانشان پرتنش بودند.
آیا امیدوار هستید که گفتگو و همکاری ممکن باشد؟
من همیشه امیدوارم و دنبال راهحل میگردم. وقتی دکتر ظریف گفت خیلی بهاییها اصرار میکنند مذهبشان را در تمامی فرمها بنویسند و اگر ننویسند مشکلی نخواهد بود من گفتم اگر دولت میخواهد این مساله را حل کند باید ستون مذهب را از میان ببرد تا همه، مسلمان و مسیحی و یهودی و بهایی وضعیتی یکسان داشته باشد، زیرا بهاییها اجازه دروغ گفتن ندارند. من در ضمن با کارمندان سفارت صحبت کردم و گفتم خوشحال میشوم به آنها در کار تشویق منافع ایران در آفریقای جنوبی کمک کنم، چون این کار را در راستای منفعت ملی میبینم.
Comments
پرویز said:
هیچ کدام از سران رژیم هیچ اختیاری ندارند وفقط بلندگوی دی خامنه ای هستند وبه همین دلیل، هیچ گاه اجازه ملاقاث وگفت وگوی تنها وخصوصی با هیچ کس را ندارند وهمیشه یک گروه 100-300 نفره مواظب گفته های سران رژیمند
lia said:
پروردگارا زنده باشم و روزی دوستی وآشتی ملی تمام ایرانی ها رو صرف نظر از نژاد مذهب واعتقاد سیاسی ببینم,آمین
فرزاد said:
جای تاسف داره که ایشان در چنین ضیافت شامی شرکت کرده اند وفکر میکنندبا چند کلمه صحبت قرار است چیزی تغییر کند ظریف ویترین زیبائی است که با دروغ ونیرنگ ولبخند سعی در پوشش جنایات بی حدوحصر حکومت دارد. نکته دوم ایا جناب عابدیان با خود فکر نمیکنند یا نمیدانند در حالی که مردم ایران در نهایت فقرونابسامانی به سر میبرند چرا حکومت در یک کشور دور افتاده باید هزینه کند وبرای انها بیمارستان بسازد ایا برای رضای خدا ورفاه ان مردمان این کارها را میکند. خیر دلیل اینکارها فقط برای نقل انتقالات غیر قانونی پول و پولشوئی در پوشش کارهای خیریه است.گذشت 39 سال برای شناخت یک حکومت کافی به نظر میرسد.امیدوارم دوستان قبل ازمبادرت به هر کاری سنجیده عمل کنند.
Abhar replied:
حضرت ولی امرالله می فرمایند : تا زمانی که فردی اقرار به بهائی بودن خودش را دارد ، هیچکس حق ندارد انکار بهائی بودن او نمای.
ببینید تفاوت راه از کجا تا کجاست ؟ زمانی که اولیای امور و مسئولین کشور سایه بهائیان را با تیر می زدند، حالا کار به جائی رسیده که وزیر امور خارجه ایران با خوشروئی و محترمانه با یک بهائی گفتگو می نماید.
بنده معتقدم که به هیچوجه فرهنگ شمر و یزید بازی نباید در جامعه بهائی راه پیدا کند.
چند نکته تاریخ امر بهائی را برایتان یاد آوری می کنم:
1- یکی از پسران ملا محمد ممقانی که فتوای شهادت حضرت اعلی را امضاء کرده بود، مومن شد.
2- یکی از نواده های آقا جان بیک خمسه ای سردسته فوجی که حضرت اعلی را تیر باران و شهید نمودند، با شهید دکتر داوودی ازدواج نمود ( و اگر احتمالا" بهائی نشد که البته مطمئن نیستم، اما لااقل بسیار محب امرالله بود)
3- جناب سلیمان تبریزی که چگونگی شهادت خود را انتخاب کرد ( شمع آجین شدن ودور گردانده شدن در شهر ) ، برادری بنام فرخ خان تبریزی داشت که در واقعهء قلعهء طبرسی سردار و سردسته فوجی از سربازان بود که بر علیه بابیان می جنگید..
4-شیخ زکریای انصاری که حکم شهادت هیجده نفر از مؤمنین نی ریزی را صادر کرده بود، نواده هایش بهائی هستند( منجمله همسر شهید جناب موحد ).
5- نوهء شیخ خبیث عبدالحسن طهرانی مؤمن شد وبه فاضل طهرانی معروف شذ
6- یکی از پسران یحیی ازل ، به آغوش امر برگشت و بهائی شد.) و ...
Add new comment