١٣٩٥/٥/١٠
تورج امینی
در روزهای پایانی اسفندماه گذشته، به دلیل آماده شدن برای سفر عید که تقریبا کارهایم را تعطیل نموده بودم، مجالی پیدا کردم تا ساعتهایی از وقتم را به دیدن سخنرانیهایی از دکتر عبدالکریم سروش و خواندن مقالاتش در باب «رؤیاهای رسولانه» اختصاص بدهم. در این چند ماه بسیار دلم میخواست که چیزی در این باب بنویسم. حتّی سال گذشته راجع به سخنان خیالآمیز و غیر واقعیِ دکتر سروش در مقالۀ «هله برخیز که اندیشه دگر باید کرد»، مقالۀ کوتاهی نوشتم، ولی آن را به جایی ارسال ننمودم. خلاصۀ مقاله ام خطاب به آن دکتر پر شر ّ و شور این بود که «هله بنشین که اندیشۀ نو، کار تو نیست». چند روز قبل مقالهای از آقای محمّد سهیمی خواندم و طرح بحث ایشان و درج مطالبی در مقالهشان، باعث شد که تصمیم بگیرم مختصری اندر باب دکتر سروش بنویسم.
دربارۀ دکتر سروش به نظرم می آید که از جانب صاحب نظران غفلتی صورت گرفته است. این غفلت مربوط است به دوران جوانی سروش و اتّفاقی که پس از شرکتش در انجمن حجّتیّه رخ داده است. سروش محصّل دبیرستان علوی بود و مانند بسیاری دیگر از علویان، جذب تفکّرات و جلسات حجّتیّه شد. از مهمّ ترین کارهایی که در سیستم حجّتیّه انجام میگرفت، خواندن متون آیین بهائی بود، البتّه نه برای آگاه شدن ازنظرات بهاءالله ، بلکه به جهت پیدا کردن ایراد یا برای خرده گیری و خرده تراشی و یکی از کتاب های آیین بهائی که سرکردگان حجّتیّه در این سالهای طولانی سرمایه گزاری بسیار روی آن انجام داده اند، کتاب ایقان بوده است.
کتاب ایقان یکی از سترگ ترین کتاب ها در همۀ آیین های وحیانی است و این کتاب اگر حرفی برای گفتن نداشت، حجّتیّه آنقدر دست و پا نمیزد و عمر خود را صرف بررسی آن نمیکرد! یک خاصیّت منحصر به فرد در این کتاب است که خواننده، چه متألّه باشد، چه بی دین، چه باایمان باشد، چه بی ایمان و چه مخالف باشد و یا بی طرف، نمیتواند از دست این خاصیّت بگریزد و آن، نظم فکریِ دقیقی است که در تفسیر جدید از قرآن در کتاب ایقان موجود است. ممکن است کسی نظم فکری و استدلالی بهاءالله را در این اثر گرانقدر نپذیرد، امّا کسی نمیتواند منکر بشود که یک ساختار بدیع در نگاه به کتاب های آسمانی و خصوصا قرآن، در کتاب ایقان وجود دارد.
نکته ای که در باب دکتر سروش مورد غفلت واقع شده، این است که او زمانی که در جوانی در انجمن حجّتیّه کتاب ایقان را میخوانده، خواسته و یا ناخواسته، نگاه جدید به قرآن در ذهنش رسوب کرده است و پس از آنکه آهسته آهسته از اصول گرایی فاصله گرفته و وارد جریانِ غلط انداز «روشنفکری دینی» شده، آن آموخته ها را به کار گرفته، امّا متأسفانه در همان وجه غلط انداز روشنفکری دینی. به نظر من اتّفاقی که در متن اجتماعی رخ داده، این است که دکتر سروش مفاهیمی را از کتاب ایقان برداشت نموده، سپس در قالبهای ادبی و فکری خودش ریخته است. بدین واسطه، او مرتّباً فاصله اش را از اسلام زیادتر نموده، امّا عجبا که از جایی که وام گرفته، خود را درگریز نشان میدهد و بسیار سعی دارد که به مخاطب القا کند که برخی از این مفاهیم، جوشیده از فکر خودش است. یکی از دلایلی که دکتر مزبور تکرار میکند که بهائیان فیلسوف و عارف و متکلّم تولید نکرده اند، این است که خودش را فیلسوف و عارف و متکلّم محسوب میکند و میخواهد بگوید که من که به همۀ این صفات آراسته ام، از اندیشه ها و گفته های بهاءالله نمیتوانم که وامی گرفته باشم!
برای مطالعه ادامه مقاله، فایل زیر را دانلود نمایید.
فایل ضمیمه
Attachment | Size |
---|---|
خوابهای رسولانه یا پیچ و تابهای غیر مسؤولانه؟ | 116.92 KB |
Comments
كامران said:
در جريان حمله گسترده عوامل جمهوري اسلامي با هدايت شوراي انقلاب فرهنگي در ارديبهشت سال پنجاه و نه، سرنوشت جوانان بسياري دچار تغيير گرديد.
بسياري كشته، زخمي و به حبس محكوم شدند و بسياري از حق تحصيل هميشه محروم گرديدند. نقش دكتر سروش دباغ در اين غوغا بسيار برجسته است و ايشان نتوانسته هرگز اين لكه ننگ بر دامن خود را پاك يا كمرنگ نمايد.
جواد said:
الاابهی ،چه از دیروز خیلی قدیمتر افرادی که ادعا روشن فکری کردن، بی شک مطالعات از کتاب ایقان و کُتب آئین بهائی داشته واز آموزه های حضرت بهاءالله وبعد از مطالعه خود را روشنفکر و آزاد اندیش معرفی کرده
ولی از این که می خواهد هم رنگ جامعه مُلون باشد، سعی می کند که به مردم و جامعه القا کند که این از تفکرات و اندیشه خودم بوده و هست که از وصله خوری برات جسته باشه وخود را عارف و دین پجو و روشنفکر به خلق بفروشد ولی عاقبت گافی مدهند که آگاهان از این موضوع مطلع هستند و جز رسوایی برایشان نمی ماند
با خود وجامعه خواب زده رو راست نیستند
متاسفانه که حضرت بهاءالله از اسارت و بند جهل مردم را رهانید ه وآگاهی را برای مردم به ارمغان آورد ه
باشد که با آگاهی لازمه آزاد ست برای همه بشر
Add new comment