منبع: صبح امروز
نویسنده: شاپور راسخ
آئین بهائی دیانتی است فاقد طبقه روحانی که عملا در همه ادیان عالم دیده می شود (خاخام، کشیش، ملّا..) و در عین حال دارای یک نظام اداری است که اصول آن را حضرت بهاالله بیان کرده و بعد حضرت عبدالبها در الواح و وصایای خود تشریح فرموده و حضرت ولی امرالله شوقی ربانی آخرین طلعت مقدس امر بهائی ضمن توضیح و تفصیل، با موازین اجرائی همراه کرده است. در سطح محلی بهائیان به روش دموکراتیک محفل روحانی محلی را انتخاب می کنند و نمایندگان منتخب جامعۀ محلی در هر سال طی یک انجمن شورا(کانوِنشن) اعضای محفل روحانی ملی هر مملکت را بر می گزینند و هر ۵ سال اعضای محافل روحانی ملی در یک انجمن شور بین المللی مجتمع شده اعضای بیت العدل اعظم بالاترین دستگاه مدیریت را انتخاب می کنند. شماره اعضای این موسسات (محفل محلی – محفل ملی و بیت العدل اعظم) ۹ نفر است.
یکی از امتیازات بارز جامعه و آئین بهائی نبودن قشر یا طبقه روحانی به معنی پذیرفته در ادیان سابق است. تویجه این مطلب می تواند دو چیز باشد، یکی آن که نظام تشکیلاتی بهائی بر پایه های دموکراتیک مبتنی است و هیچ فردی مزیّت و برتری و تفوق نسبت به افراد دیگر ندارد و دیگر آن که دیانت بهائی در دوره بلوغ فکری جامعه بشری ولادت یافته و با رواج سواد و امکان مطالعه شخصی آثار بهائی، نیازی به افراد پیشوا و علمای حرفه ای دیده نمی شود. برابری همه مومنان از نظر حیثیت و شرافت انسانی یکی از شاخص های مهم دیانت بهائی است و دختران و زنان هم عموما مشمول همین اصل هستند.
این که گفته شود به روش دموکراتیک، مراد این است که هر فرد بهائی وظیفه وجدانی خود می داند که بدون نفوذ پذیری از دیگران کسانی را که به نظر او حائز بیشترین شرایط اخلاقی و معنوی هستند (در این مورد باز توضیح خواهیم داد) بطور محرمانه و سرّی روی بولتن رای بنویسد و در جامعۀ بهائی کسی را نمی توان کاندیدای عضویت این موسسات کرد بنا بر این تبلیغات انتخاباتی در جامعۀ بهائی وجود ندارد و افراد انتخاب کننده از آزادی کامل رأی بهره مند هستند. تشکیل حزب و جبهه گیری حزبی که در جوامع دموکراتیک معمول و مرسوم است در جامعۀ بهائی وجود ندارد. انتخابات بهائی البته به صفت غیر سیاسی متصف است. نحوه انتخابات بهائی که با آزادی کامل افراد دور از هر نوع نفوذ و فشاری از جانب دیگران و در یک فضای روحانی صورت می گیرد موجب می شود که میان جامعه و تشکیلات آن (محافل محلی، محافل ملی و کمیته های وابسته) اعتماد متقابلی بر قرار شود که مشابه آن را در کمتر نظام دموکراتیک جهانی می توان دید.
در مورد این که اشخاص منتخب باید دارای چه صفاتی و خصوصیاتی باشند آثار حضرت شوقی ربانی گویاست در نامه ای مورخ ۳ ژوئن ۱۹۲۵ خطاب به وکلا و شرکت کنندگان انجمن شور روحانی ملی بهائیان ایالات متحده آمریکا و کانادا که در کتاب «اداره امور بهائی» مندرج است آن حضرت این صفات را ذکر می کنند: وفاداری بلا تردید به امر بهائی – فداکاری مخلصانه، ذهن و فکر سلیم، صلاحیت کافی و بالاخره پختگی و تجربه داشتن. در پیامی به محفل روحانی ملی بهائیان ایران در اول ژوئیه ۱۹۴۳همان حضرت می فرمانید که اعضای کانوِنشن ملی باید با غور و تفکر کافی و خلوص و صفای باطنی کسانی را انتخاب کنند برای عضویت محفل روحانی ملی که وفادار به امر بهائی، صادق، مجرّب، دارای صلاحیت لازم باشند. این صفات البته اختصاص به اعضای محافل روحانی ملی ندارند در انتخاب اعضای محفل روحانی محلی هم باید منظور نظر باشند. تشکیلات بهائی منشا قدرت فردی یا حتی قدرت گروهی منتخبان (انتخاب شدگان) نیست بلکه هدف عضویت در آن منحصرا خدمت به جامعه است و نه اعمال نظرات شخصی و از همین روست که محافل محلی ومحافل ملی باید گزارش اقدامات خود را به اطلاع جامعه برسانند و این امر ضامن شفافیت دستگاه های تصمیم گیری در قبال جامعه است.
در مورد اعضای بیت العدل اعظم که حضرت بهالله نخستین بار در کتاب اقدس ام الکتاب آئین بهائی از موسسه مذکور سخن گفنتد علاوه بر صفات فوق چند صفت دیگر هم باید مطمح نظر باشد. حضرت عبدالبها در این مورد فرموده اند: «این نفوس باید مومن و موقف و ثابت و راسخ و به کمالات آراسته باشند » و در موضع دیگر: «و اعضا باید مضاهر تقوای الهی و مطالع علم و دانائی و ثابت بر دین الهی و خیر خواه جمیع نوع انسانی باشند» به زبان دیگر نظر به آن که این نفوس مسئول اداره جامعه بهائی در سراسر ممالک عالم هستند – جامعه ای که امروزه از نظر پراکندگی و گستردگی اعضایش در ممالک مختلف بعد از دیانت مسیحی قرار دارد به گفته سالنامه دایره المعارف بریتانیکا لذا باید هم صاحب علم و دانائی کافی باشند و هم به خیر و مصلحت جمیع نوع انسانی بیندیشند.
تجربه تشکیل بیت العدل اعظم که اول بار در سال ۱۹۶۳ به وجود آمد گویای این حقیقت است که اعضای بیت العدل از ملل و فرهنگ های مختلف و سوابق دینی مختلق و نژادهای مختلف بوده اند یعنی عملا توانسته اند آگاه به نیازهای مناطق مختلف کره زمین باشند.
از خصوصیات مهم انتخابات بهائی این است که زن و مرد و افراد متعلق به نژاد ها یا اقوام مختلف همه برابرند و حقوق متساوی دارند چه از نظر انتخاب کردن و چه انتخاب شدن تنها استثنا بر این قاعده کلی عضویت بیت العدل اعظم است که به موجب بیان حضرت بهاالله اختصاص به مردان دارد و حضرت عبدالبها درباره آن فرموده اند که حکمت این حکم و استثنا در آینده ایام معلوم خواهد شد. خانم ها در عضویت محافل ملی و محلی و عضویت در همه مقامات و مناصب بهائی از جمله هیئت های منشعب از محافل مذکورو عضویت موسسات بین المللی چون هیئت های مشاورین قاره ای[۱] و دارالتلبیغ بین المللی[۲] و نظائر آن کاملا با مردان حقوق مساوی دارند.
از سن بیست و یک سالگی است که افراد زن و مرد حق شرکت در انتخابات را دارند در حالی که وظائف دینی چون نماز و روزه از بلوغ یعنی سن ۱۶ سالگی باید به موقع اجرا نهاده شود. از یک مکتوب مورخ ۱۱ اوت ۱۹۳۳به قلم حضرت شوقی ربانی برمی آید که ضمن توجه به صفات وخصوصیات اخلاقی و معنوی اعضای قابل انتخاب به عضویت محافل باید توجه به تنوع آنها نیز کرد تا در حقیقت محافل بهائی هم چون جامعه بهائی آینه پیوستگی و همبستگی کامل میان اقوام و نژادها و اجناس مختلفه باشد.
یک نکته مهم در انتخابات بهائی مقدس بودن وظیفه انتخاب است همه افراد ذی رای باید به عنوان یک وظیفه اخلاقی در انتخابات شرکت کنند و اگر انتخاب شدند مسئولیت محوله را با طیب خاطر بپذیرند مگر آن که عذر کاملا موجهی برای عدم قبول داشته باشند.
منابع و ماخذ
۱- کتاب ارکان نظم بدیع از غلامعلی دهقان – چاپ کانادا – ۱۹۹۴
۲- جزوه ای به فرانسه و انگلیسی در مورد تقدس و ماهیت انتخابات بهائی – به فرانسه نشریه یک در سال ۱۹۹۰
۳- فاضل مازندرانی – کتاب امر و خلق – جلد چهارم – باب هشتم – فصول اول و دوم و سوم – چاپ آلمان ۱۹۸۶
۴- غلامعلی دهقان – مشروعات اداری بهائی – تشکیلات محلی و ملی – هندوستان – ۱۹۹۹
۵- بزبان انگلیسی – پیام های حضرت ولی امرالله در فاصله ۱۹۳۳-۱۹۲۲ درباره اداره امور بهائی
Baha’i Administration, USA 1928-1974
[1] مشاورین قاره ای افراد معتمدی هستند که در هر قاره برای پشتیبانی از محافل روحانی ملی در اجرای نقشه های توسعه و پیشرفت و حفظ و حراست جامعه بهائی یاری و راهنمایی می کنند. دوره انتخاب مشاورین چه قاره ای و چه بین المللی (اعضای دارالتبلیغ بین المللی) محدود است و از این بابت قابل مقایسه با شوراهای روحانیون در ادیان سابق نیستند به عبارت دیگر نمی توان آنان را روحانیون موظف جامعه بهائی دانست.
[۲] دارالتبلیغ بین الملی موسسه ای است که زیر نظر بیت العدل اعظم برای نشر و توسعه آئین بهائی در عالم کوشا است. این موسسه در سال ۱۹۷۳ م به وجود آمده است.
Comments
Amir said:
Anonymous said:
Alireza said:
بسيار عالى و استفاده كردم.
katayook Tghizadeh said:
دوست گرامی ناشناس Anonymous
1ـ تشکیلات بهائی گروهی هستند که از ظریق مشورت به امور روحانی جامعه بهائی می پردازند. هر جلسه با تلاوت مناجات و دعا و طلب استعانت از درگاه حق شروع می شود. این تشکیلات روحانی هستند چون پایه و اساس آن از طرف شارع این امر الهی پیشنهاد شده و در زمان یکی دیگر از طلعات مقدس دیانت بهائی به مورد اجرا گذاشته شده است.
اتفاقاً این نقطه قوت دیانت بهائی هست که هر فرد خود را مسئول می داند و فردی روحانی وجود ندارد که دیگران مقلد او باشند. خداوند به همه قوۀ تشخیص داده و لزومی ندارد که افرادی از این قوۀ خدادادی استفاده نکنند. علاوه بر این افرادی نمی توانند به صرف اینکه چند سالی را درسی در امور دینی خوانده اند خود را مبرا از داشتن شغل بدانند و در آبادانی و پیشرفت اجتماع سهمی نداشته باشند و از دست رنج دیگران استفاده کنند.
2 ـدوست عزیز، اگر فرد بهائی به هر علتی نخواهد بهائی شود کافی است نامه ای که محفل روحانی محل خود بنویسد و تقاضای حذف نام کند، ئر این صورت او دیگر بهائی نیست و رفتار بهائیان با او مانند رفتارشان با سایر دوستان غیر بهائی است. ولی اگر بخواهد تیشه به ریشه دیانت بهائی بزند، بالطبع از جامعه بهائی اخراج شده و طرد می شود. با توجه به اینکه در اسلام حکم چنین فردی که مرتد نامیده می شود مرگ است.
3ـ در مورد سؤال سوم شما باید بگویم: وظیفه دفاع از دیانت بهائی وظبفه همه بهائیان است. دوست عزیز مگر مسلمانان کم به دیانت بهائی تاخته اند؟ بهائیان همیشه جواب را می دهند اما متأسفانه در ایران جواب بهائیان نه اجازۀ چاپ دارد و نه بهائیان اجازۀ نشر کتاب و نشریه ای می دهند. شما فکر می کنید دلیل این نا برابری چیست؟ اگر دیانت بهائی دین بی پایه و اساسی است جواب بهائیان را هم منتشر کنند تا مردم خودشان پی به بی اساس بودن این آئین ببرند.
اینکه نوشته ای که در تاریخ نقل شده (به قول شما) پیشوای ما انسانی ساده لوح بوده، پس چرا اینهمه انسان دانشمند پپرو او شده اند و حتی جانشان را فدا کرده اند؟ یحیی دارابی از بزرگترین علمای زمان محمد شاه بود و او را محمد شاه برای تحقیق در مورد این دین می فرستد، اما او ایمان می آورد و جانش را هم در راه ایمانش فدا می کند و حتی اوائل انقلاب در دهه 60 بیش از دویست و بیست نفر جانشان را فدای این دیانت کرده اند که در بین آنها پرفسور حکیم و استاد فلسفه دانشگاه تهران دکتر علیمراد داودی و بسیاری از پزشکان و وکلای دادگستری مهندسین بوده اند. فکر می کنی چرا آنها با آنهمه علم و دانش جانشان را فدای این آئین کرده اند؟
دوست گرامی، لزومی ندارد که همه افراد همه وقتشان را صرف نوشتن کتاب هائی در مورد دیانت بهائی کنند. شما اگر به کتابخانه اینترنتی بهائی مراجعه کنی می توانی صدها جلد کتاب که بهائیان در اثبات این دیانت نوشته اند پیدا کنی و بخوانی.
Add new comment