در تاریخ پر حادثهء دیانت حضرت باب، زندگی طاهره قرة العین بسیار درخشان است. نام اصلی اش فاطمه بود که دویست و یک سال پیش در شهر قزوین که یکی از مراکز مهم اسلامی آن زمان بود، در خانواده ای متدیّن متولد شد. جناب سیّد کاظم رشتی از علمای مکتب شیخی او را به قرة العین (1) ملقّب کرد و در واقعه بدشت به طاهره ملقّب شد. پدر و عموهای طاهره از علما و مجتهدین بزرگ ایران بودند و کتاب های بسیاری تألیف نموده اند. پدر جناب طاهره از برجسته ترین علماء و فضلاء عصر خویش بوده است که تحصیلات او همراه برادران دیگر در قزوین، قم، اصفهان و عتبات عالیات بوده. همچنین پدر طاهره بسیار مورد احترام فتحعلی شاه و محمّد شاه بود.
طاهره قرة العین از آغاز زندگانی ثابت نمود که خداوند او را برای جنبش و ایراد سخن آفریده است. (2) با بهره گرفتن از هوش و استعداد سرشار خویش توانست به سرعت پیشرفت محیّر العقولی نماید به طوری که پدرش می گفت "اگر این دختر پسر بود خاندان مرا روشن می نمود و جانشین من می گشت." (3) در همان سنین آغاز جوانی در معارف اسلامی و از جمله تفسیر قرآن شریف، علم حدیث، اصول فقه، فلسفه الهی، ادب فارسی و عربی بسیار مطّلع گشت. در هر مجلسی لب به سخن می گشود احدی جرأت اظهار نظر نداشت.
طاهره تنها زن در بین پیروان اولیّهء حضرت باب بود. پس از صعود جناب سیّد کاظم رشتی (یکی از مبشّرین ظهور حضرت باب) پیروان او در جستجوی موعود عظیم، در اطراف پراکنده گشتند. از جمله نفوسی که راهی شیراز گردیدند، پسر دائی طاهره بود تا شاید رائحه معطّره به مشامش رسد و به حضور موعود عالمیان شرفیاب شود. از اینرو طاهره عریضه ای به حضور موعود تقدیم نمود و آن را به پسر دائی اش سپرد تا چون به محضر شریف صاحب الزّمان شرفیاب شود به ساحت مبارکش دهد. هنوز از تاریخ اظهار امر حضرت باب دو ماه نگذشته بود که عریضه طاهره به لحاظ انورشان رسید و بلافاصله او را از حروف حیّ محسوب فرمودند. (4)
طاهره پس از وصول به مرحله ایقان، عاشقانه به انتشار آئین بابیّت قیام نمود. مژده ظهور جدید را به همگان داد. احدی جرأت مقاومت در برابر وی نداشت. رودخانه عظیمی بود که به بحر معارف ظهور بدیع پیوسته بود. گروهی از علماء ساکن کربلا چون گذشته در محل درس او حاضر می شدند و از پس پرده از محضرش استفاده می نمودند. طاهره امر جدید را آشکارا بدانان ابلاغ می نمود. (5)
زندگی نامه جناب طاهره مشحون از حوادث بی شمار و کم نظیر تاریخی است. نماد ماهیّت و قدرت روح تحوّل و تغییر در نهاد بانوی هوشیار و آگاهی که در بطن یک جامعه متحجّر و کوتاه بین رشد می کند و مانند ستونی از نور از چاه قیودات کهنه به آسمان وسیع رفیع پرتو می افکند و در بحبوحه مذلّت و خواری همجنسان خود، شمای حقیقی استعدادهای نهفته یک زن پرده نشین را در محافل و مجالس مردان فاضل و دانشمند زمان به منصّه ظهور می رساند. (6)
یکصد و هفتاد سال پیش در تاریک ترین عصر تاریخ ایران، حضرت طاهره در بدشت کشف حجاب نمود. هدف اصلی برگذاری احتفال بدشت اعلان استقلال آئین بابی بود. اجتماع یاران در بدشت فرصت مناسبی گشت که حقایق امر بدیع بی پرده به اصحاب اعلان شود که حضرت طاهره یکی از حسّاس ترین نقش های حیات ایمانی خویش را ایفاء فرمود. این بود که بر اثر مکاتبات فراوان میان حضرت بهاءالله - یعنی بنیان گذار بهائیت - و حضرت باب، مقرّر گشت که اصحاب عازم خراسان شوند و در آن دیار این امر مهم انجام پذیرد و اجتماع یاران در بدشت این موقعیّت عظیم را فراهم نمود. (7)
در بدشت حضرت بهاءالله با جنابان قدّوس و طاهره، ملاقات و مذاکره داشتند تا تدابیری برای اعلان ظهور کلّی و نسخ آداب و رسوم گذشته اتّخاذ گردد. سرانجام در آن ملاقات ها مقرّر گشت که استقلال ظهور حضرت باب و نسخ شریعت اسلام به تصریح در جمع اصحاب اعلان شود. این هدف با ابداع و مدیریّت و هدایت حضرت بهاءالله و با ابتکار و کاربرد شیوه انقلابی جناب طاهره به مدد کشف حجاب و همراهی و همکاری جناب قدّوس تحقّق یافت.
طاهره در جمع اصحاب بدون حجاب و با آرایشی وزین و مناسب ظاهر شد و از لسان او بیانات زیبا و مهیمن خطاب به اصحاب صادر گشت. با صدای بلند و در نهایت فصاحت و بلاغت و بر نهج قرآن شریف سخنانی فرمود. طاهره با صدای بلند می فرمود: این نقره ناقور است. این نفخه صور است. که البتّه اشاره به ظهور قیامت و انقضای دوره شریعت اسلام است. حضور طاهره قرة العین در جمع رجال اصحاب بدون حجاب و ایراد بیانات متهوّرانه مبنی بر نسخ شریعت و انقضاء دور اسلام قیامتی به پا کرد. برخی روایت اسلامی را به خاطر آوردند که حضرت فاطمه در روز قیامت بی حجاب از پل صراط خواهد گذشت. (8) به دستور حضرت بهاءالله سوره واقعه (اذا وقعت الواقعه) از قرآن شریف تلاوت گردید. (9)
حدود دو سال پس از واقعه بدشت، طاهره در مازندران دستگیر و به طهران اعزام گشت و به دستور امیر کبیر در خانه محمودخان کلانتر زندانی شد. پس از مدّتی افراد کثیری برای زیارت آن بانوی دانشمند می آمدند. از جمله نفوسی که در خانه کلانتر به خدمت طاهره رسید و به اوج عرفان نائل گشت شاهزاده حاجیه شمس جهان بود. وی فرزند شاهزاده محمّد میرزا پسر سیزدهم فتحعلی شاه قاجار بود. (10)
دو تن از علمای طراز اوّل طهران به خانه کلانتر رفتند که طاهره را به تبرّی از امر بدیع وادار کنند. آنان در هفت جلسه متوالی با طاهره به مباحثه و مناظره پرداختند. به نوعی که حضرات عاجز می شدند ولکن چون به گمان خود، بطلان طریقه او را یقین داشتند عاقبت حکمی نوشتند که این زن ضالّه و مضلّه است و قتلش واجب و لازم و فتوای قتل آن نابغه دوران را صادر نمودند. چهار سال پس از اجتماع بدشت این نادرهء زمانه منشور آزادی زنان در یک دست و جان شیرین در دیگر دست به جاودانه ها پیوست. طاهره چون شمع سوخت و رخ از افق تاریخ برافروخت. طاهره به فتوای علماء دین و فرمان شاه ایران زمین به مرگ محکوم گشت و به شهادت رسید ولکن "گمان مبر که به آخر رسید حکایت عشق" فریاد طاهره از آن دورها، از اوج آسمان ها به گوش می رسد، فریادی که نداء آزادی و مساوات نوع بشر به همراه دارد. . (11)
1- به معنی مایه سرور و اطمینان و در اصطلاح فارسی به معنای "نور دیده" و "روشنی چشم" است
2- حضرت طاهره، دکتر نصرت الله محمّد حسینی، صفحه 154
3- حضرت طاهره، دکتر نصرت الله محمّد حسینی، صفحه 158
4- حضرت طاهره، دکتر نصرت الله محمّد حسینی، صفحه 188
5- حضرت طاهره، دکتر نصرت الله محمّد حسینی، صفحه 190
6- مقدّمه ناشر از کتاب حضرت طاهره، دکتر نصرت الله محمّد حسینی
7- حضرت طاهره، دکتر نصرت الله محمّد حسینی، صفحه 261
8- این روایت اسلامی در چند کتاب شیعی آمده است، به کتاب حضرت طاهره نوشته دکتر محمّد حسینی صفحه 285 مراجعه نمایید.
9- حضرت طاهره، دکتر نصرت الله محمّد حسینی، صفحه 274
10- حضرت طاهره، دکتر نصرت الله محمّد حسینی، صفحه 295
11- پیشگفتار از کتاب حضرت طاهره، دکتر نصرت الله محمّد حسینی
Comments
حمید said:
با سلام
اگر انصاف داشته باشیم،و تعصبات دینی و مذهبی را در قضاوت دخیل نکنیم، طاهره قرةالعین بی شک یکی از زنان بزرگ و تاثیرگذار تاریخ ایران است،زنی که جدا از مذهب در تلاش، دانش،همت،و پاکدامنی میتواند الگوی برای زنان عالم شود.
زنی که باید به احترامش ایستاد.
خدایش بیامرزد.
جواد said:
بسیار مشعوفم از اینکه حضرت طاهره را شناختم ،وبرایم جای بسی ارزش اینست که این فضل کریمه به دنیا شناخته شود، وجایگاه رفیع و مقام والای انسانی او برجامعه بارها و بارها شناسانده شود، واز دیروز تا به امروز از حضرت باب، تا ظهور حضرت عشق الا حضرت بهاءالله، که تساوی حقوق بین زن مرد به جامعه ارزانی داشته است ازاین پس عقلا و اندیش مندان باید جامعه بشری را آگاهی لازمه داده تا آزاد اندیشان به حقوق خود واقف گردیده و طمع وعطر برابری و تساوی حقوق خویش را با چشم وگوش خود متوجه شوند و جهل و نادانی و خرافه پرستی دور گردند، واین آگاهی را از ظهور وجلوه تولد حضرت طاهره قرت العین به دست آمده ودر این تنگنا تاریک و تاریخ ایران بتوان لمس نمود
ظهور وجلوه حضرت طاهره قرت العین برجامعه بهائی مبارک باشد،
ظاهر said:
ثمره ازدواج طاهر با پسر عمویش سه پسر ویک دختر بود که در آن اختلاف نظر هم است.
آیا از او بازماندگانی است ؟
Add new comment