عبدالبها
سراینده شهيد مجيد جناب هوشنگ محمودی
بر فَرازِ قلّه هاي اوجِ بابِ آسمان
بر كمال تارك مهرِ سپهرِ جاودان
مى درخشد يك ستاره در لباس آفتاب
يا كه يك خورشيد در جامِ وجود
يا شهنشاهى به بر كرده لباسِ بندگى
يا كه آقايى به تن كرده قباى بردگى
آن كه خود , خورشيد عالمتاب هست
مى درخشد آفتابِ هيكلش بر هر چه هست
در عبوديت , غلامِ بندگان
در حضورِ بندگان , چون برده , بي نام و نشان
يا چو قطره، پيشِ درياى وجود
يا چو ذره، پيشِ روى آفتاب
قصه كوته بر سرَش، بنهاده تاج بندگى
برگزيده افتخارِ بندگى
ابر فضلش، رحمت پروردگار
دست بازش، ره گشاي بستگان
اشك چشمش، غمگسارِ غُصه ى بيچارگان
خنده اش، عقده گشاى اندوه افتادگان
چهره اش، چون صبحِ ديدارِ بهار
شاد شاد مى درخشد از نگاهش پرتوِ رازِ حيات
پرتوِ عشق و وفا پرتوِ صلح و صفا
ذره هاى عالَمِ هستى به عشقش پايدار
پايه هاى عالَمِ امكان به مهرش استوار
آنكه دوار است اسماء خدا بر حولِ او
سر ِّ حق بر كشف اسرار مقامش سرگشاست
قُر َّةُ العينِ جمال كبرياست
حرزِ عالم ، مطلع الهام ماست
آنكه اُسطُرلابِ اَسرارِ خداست سر ِّ اَقوم ،
غصنِ اعظم ، حضرت عبدالبها ست
حضرت عبدالبهاء است.
افزودن دیدگاه جدید