یا بهاء جامم بنوشان جام جانانم بنوشان
یا بهاء جانم فدا کن زهر دریاقم بنوشان
یا بهاء دیوانه گشتم بر در میخانه گشتم
شربت وصلت چشیدم ساغر پرباده نوشان
یا بهاء دردت به جانم زهر پهلویت بکامم
تا به کی در انتظارم زآنچه می دانی بنوشان
عاشقی بنیاد کردی، عالمی را شاد کردی
از تقدس یاد کردی، جام تقدیسم بنوشان
دل به دریاها زدم من، سر به صحراها نهم من
گشته ام عریان زعشقت خلعت رندانه پوشان
وَه اگر من را بخوانی، اه اگر از خود برانی
در دل این ظلمت غم، چشمهء نوری بجوشان
بندهء خارت منم من، عاشق زارت منم من
تحت فرمانت منم من، در سبیل خود بکوشان
ای به من از حد گذشته روحم از من گشته خسته
در صف عفوت نشسته ای به این مسکین بپوشان
یا بهاء پروانه باید تا صفای شعله یابد
غیر جان دادن نشاید در دکان جان فروشان
یا بهاء دیوانه گشتم بر در میخانه گشتم
شربت وصلت چشیدم ساغر پرباده نوشان
عمق دریاهای منو ساحل دریای غمها
میبری زشتی زجانها تو چنان رودی خوروشان
یا بهاء زیباترین تو، بهر عاشق بهترین تو
عشقبازی غیر با تو میکند دل را پریشان
عمق دریاهای منو ساحل دریای غمها
میبری زشتی زجانها تو چنان رودی خوروشان
Loading Video...
Download 6_4.mp3
Comments
افق said:
در متن آهنگ این موارد درست تر به نظر می رسد:
بنده خوارت منم من عاشق زارت منم من
تحت فرمانت منم من در سبیل خود بکوشان
عیب من از حد گذشته روحم از من گشته خسته در صف عفوت نشسته عیب این مسکین بپوشان
...
عمق دریاهای معنا ساحل دریای غمها
می بری زشتی ز جانها تو چنان رودی خروشان
Add new comment