افزودن دیدگاه جدید

الله ابهی نازنین برادر عزیز رامین جان بسیار محکم و استوار گفتی کلام شیرین پر محتوای تو را خواندم حتما به اشتراک می گذارم رامین جان از کلام پر گهرت معلوم و پر واضح بود که گوینده این کلمات باوری به ایقان نزدیکتر از ایمان دارد وقتی سه سال قبل به دیانت بهایی ایمان آوردم جرات نداشتم به کسی بگم زندگی من با ترس می گذشت وقتی ایقان عزیز رو به زندان بردند چون از حق خودش دفاع کرده بود که چرا باید با وجود اینکه رتبه ی تک رقمی اآورده از دانشگاه محروم بشه ...... کلی خجالت کشیدم خواستم منم قوی باشم خواستم باورمو بگم اما به محض اینکه دهن باز کردم از باورم گفتم نه از ایمانی که داشتم زندگیم جهنم شد نزدیکترین آدمها به من می خواستند منو تحویل علما بدن می خواستند منو زندانی کنند........ و............... رامین جان من ترسیدم برای خودم برای فرزندانم ترسیدم باورم رو پنهان کردم تا زنده بمانم این اعتراف تلخ منهاین شرمندگی منه برادر شجاع عزیزم برادر پاک و بزرگوارم شرمنده ام از تو از ایقان و از همه ی عزیزانی که چون شما درد بی عدالتی رو تحمل می کنند...... مرگ هزاران بار از زندگی من بهتره برادر جان رامین جان گرچه شب تاریک است دل قوی دار سحر نزدیک است