من یک بهایی هستم که آشنای کامل با دین اسلام و بهایی دارم چون مادرم و کّل خانودهٔ مادرم مسلمان هستند. خانواده مادرم بشدت مذهبی هستند که در مراتب بالای اداری کشور هم فعالیت میکنند به طوری که مادرم بعد از ازدواج با پدرم با این که مادرم هنوز خود را یک مسلمان میداند و تمام فرائض دینی اسلام را انجام میدهد از خانواده مدتها ترد شد. یادم رفت بگم که مادرم فرزند شهید هم هست.
نکته جالب اینجاست که ۹۹.۵% مردهای طایفه مادرم بشدت معتاد به مواد مخدر هستند و زنان این خانواده دست کم یک بار طلاق گرفتهاند. در حالی که در کل طایفه پدرم معتاد پیدا نمیکنی و در کّل فقط ۲ نفر سیگار میکشند. و جالبتر اینکه بعد از سی و چند سال مادر بزرگم و خالهام به شدت دوست داشتند که دختر خالمام با برادرم که بهایی است ازدواج کنه و برای کمک همیشه با برادر و پدرم تماس میگیرند.
حالا جالب تر اینه که من خودم با یک مسلمان در خارج از کشور آشنا شدم و ازدواج کردم. شوهر من هم در یک خانواده کاملا مذهبی بزرگ شده ولی هم خودش هم خواهرش و شوهر خواهرش از دین بیزارند. و بقیه عضای خانواده هم وقتی به خارج از کشور سفر میکنند کاملا رنگ عوض میکنند، انگار که هرگز مسلمان نبودند. شوهر من میگه من به یک دلیل هرگز بهایی نخواهم شد و اون هم ایناست که دین بهایی اسلام رو با این همه جنایت در صدر اسلام بعنوان یک دین قبول داره. دیگه خیلی جالبتره که بگم بارها و بارها من به عنوان یک بهایی از اسلام در مقابل مسلمانان (نمیدونم بگم مسلمان زادگان یا مسلمانان سابق) دفاع کردم.
این همه را گفتم که خودت قضاوت کنی و بفهمی که جعلی در کار نیست مشکل از جایی دیگر است.
sara :