پیام بیت العدل اعظم
15 شهرالقول 171
7 دسامبر 2014
ارسال از طریق الکترونیکی
جناب آقای ...
کانادا
دوست عزیز روحانی،
یکی از دوستان در مراسله ای که در تاریخ 15 مارس 4112 به ارض اقدس واصل گردیده سؤالاتی در مورد برخی از فعالیت های بهائیان ساکن ایران مطرح نموده اند. لطفاً مطالب ذیل را که به امر بیت العدل اعظم الهی مرقوم گردیده به اطلاع ایشان برسانید.
اشتیاق آن یار ارجمند برای کسب هدایت در این گونه امور گویای نیت خالص شما برای حفظ و صیانت امرالله و جامعۀ اسم اعظم در موطن مقدسش بوده و موجب قدردانی معهد اعلی قرار گرفت. بسیاری از نکاتی که مطرح نموده اید به طور مستقیم یا ضمنی در پیام بیت العدل اعظم مورخ 12 اسفند 1391 که خطاب به احبای عزیز الهی در مهد امرالله مرقوم شده و در دو مکتوب دیگر که از طرف معهد اعلی یکی به تاریخ 23 دسامبر 2008 و دیگری به تاریخ 24 دسامبر 2013 خطاب به دو نفر از احبای عزیز صادر گشته مورد بررسی قرار گرفته است. نسخه ای از پیام 12 اسفند و نامه های مذکور جهت مزید اطلاع و مطالعۀ آن دوست گرامی به ضمیمه ارسال می گردد.
در پیام 12 اسفند، بیت العدل اعظم دیدگاه دیانت بهائی را در بستر احتیاجات و شرایط جامعه در عصر حاضر برای مشارکت در تغییرات و تحولات اجتماعی با لزوم اجتناب از مداخله در امور سیاسی بیان نموده و چارچوبی را معین می کنند که در آن احبای عزیز می توانند در مورد چگونگی هم کاری با افراد، گروه ها، نهضت ها و یا سازمان هایی که آرمان ها و اهداف شان با اهداف دیانت بهائی هم سو می باشد تصمیم بگیرند. همان طور که در نامۀ مورخ 24 دسامبر ذکر شده، احبای الهی با اجتناب از مداخله در سیاست های حزبی باید مسئلۀ شرکت در زمینۀ اقدامات اجتماعی خود را با روحیۀ یادگیری دنبال نمایند.
سؤال از مناسب بودن مشارکت بهائیان در بعضی از فعالیت های به خصوص نموده اید، مانند تعرض علنی به نقض حق آزادی بیان و اعتراض به دست گیری برخی از فعالان؛ حمایت انسان دوستانه از خانواده های مخالفین سیاسی از قبیل ملاقات اقوام نزدیک شان؛ شرکت در کمپین اقدامات متداول برای آزادی زندانیان سیاسی و امضای طومارها و نامه هایی که در حمایت از آزادی زندانیان سیاسی تهیه می گردد. در شرایط عادی رسیدگی به این نوع سؤالات وظیفۀ محفل روحانی ملی هر مملکت است تا با در نظر گرفتن چارچوب عمل فوق الذکر راجع به جزئیات این قبیل مسائل در مملکت خویش تصمیمات لازم را اتخاذ نماید. ولی در غیاب چنین محفلی در ایران بهائیان آن اقلیم باید قبول نمایند که در حال حاضر تصمیم گیری در بارۀ این قبیل مواضیع که طیف بسیار وسیعی را در بر می گیرد امری است دشوار و باید از طریق مشورت با افراد باتجربۀ جامعه صورت پذیرد.
به عنوان مثال هر چند علاقه به پشتیبانی و ابراز هم دردی با افراد یا گروه های مذکور قابل درک است ولی تصمیم گیری در مورد اینکه آیا اظهار علنی چنین عواطفی مقرون به صلاح است و یا بهترین راهِ ابراز آن کدام است محتاج تأمل فراوان می باشد. برای تفکر دربارۀ اینکه چه اقداماتی را می توان انجام داد، از جمله نوع ابتکاراتی که در نامۀ خود به آنها اشاره کرده اید، باید به اصل تغییر ناپذیر عدم دخالت در سیاست حزبی متمسک بود، اوضاع احوال سیاسی و اجتماعی موجود را بررسی کرد، تعبیراتی را که دیگران از این نوع اقدامات خواهند کرد در نظر گرفت و هم چنین پیامدهای احتمالی چنین اقداماتی را برای جامعۀ بهائی ایران و دیگر جوامع بهائی عالم به دقت مطالعه نمود. به علاوه، در غیاب تشکیلات بهائی در آن مملکت، هیچ فرد بهائی نباید خود خواسته مسئولیت سخن گویی از طرف جامعۀ بهائیان ایران را به عهده گیرد. به این واقعیت نیز باید آگاه بود که با وجود تعصب و سوء ظن ی که مسئولین امور در ایران نسبت به هر یک از فعالیت های بهائیان نشان می دهند، بعید به نظر می رسد که احبا بتوانند از همان امنیت و حراستی برخوردار باشند که قانون اساسی برای سایر شهروندانی تضمین می کند که طالب احقاق حقوق خود و یا دیگران هستند.
به عبارت دیگر با ترویج اصل مشورت در بین احبا برای اخذ تصمیم، آن عزیزان درگاه کبریا باید متوجه این نکته باشند که در ایرانِ امروز مسائل بنیادین عدالت اجتماعی و رفاه عمومی با سیاست های حزبی در هم آمیخته و حتی پی گیری ابتدایی ترین حقوق انسانی نیز متأ سفانه رنگ سیاست حزبی به خود گرفته است. در نتیجه اگرچه ممکن است بعضی از موارد نقض حقوق بشر چندان وابستگی مستقیم با امور سیاسی نداشته باشد ولی در موارد دیگر این چنین نخواهد بود و این عدم صراحت، تشخیص اینکه آیا عملی در موقعیت فعلی مقرون به حکمت هست یا خیر را کاری دشوار می کند.
امید معهد اعلی آنست که یاران رحمان با تشبث به حبل مشورت به یافتن راه حل های مناسب برای سؤالاتی از قبیل آنچه مطرح فرموده اید موفق شوند و آگاه باشند که لازمۀ تشخیصِ راه صحیح این است که مشاورات آن عزیزان پیوسته بر اساس استقامت سازنده، صبر، رعایت حکمت، پرهیز از رفتار مصرانه، آمادگی و تمسک خالصانه و همگانی برای حفظ اتحاد و وحدت جامعه باشد و این نکته را نیز قبول نمایند که با گسترش فرایند یادگیری و تجربه اندوزی، بروز اشتباهات اجتناب ناپذیر است ولی حفظ اتحاد جامعه همواره از واجبات می باشد. اگر این مشورت ها در مواردی به نتیجۀ دلخواه نرسد و مسئله از اهمیت خاصی بر خوردار باشد، در صورت لزوم هدایات بیت العدل اعظم را نیز می توان مستقیماً درخواست نمود.
معهد اعلی در اعتاب مقدسۀ علیا دعا خواهند فرمود تا فداکاری های یاران عزیز ایران کما فی السابق جاذب الطاف و تأییدات مستمرۀ جمال اقدس ابهی باقی باشد.
با تقدیم تحیات
دارالانشاء بیت العدل اعظم
ضمیمه دارد
15 شهرالقول 171
7 دسامبر 2014
ارسال از طریق الکترونیکی
جناب آقای ...
کانادا
دوست عزیز روحانی،
یکی از دوستان در مراسله ای که در تاریخ 15 مارس 4112 به ارض اقدس واصل گردیده سؤالاتی در مورد برخی از فعالیت های بهائیان ساکن ایران مطرح نموده اند. لطفاً مطالب ذیل را که به امر بیت العدل اعظم الهی مرقوم گردیده به اطلاع ایشان برسانید.
اشتیاق آن یار ارجمند برای کسب هدایت در این گونه امور گویای نیت خالص شما برای حفظ و صیانت امرالله و جامعۀ اسم اعظم در موطن مقدسش بوده و موجب قدردانی معهد اعلی قرار گرفت. بسیاری از نکاتی که مطرح نموده اید به طور مستقیم یا ضمنی در پیام بیت العدل اعظم مورخ 12 اسفند 1391 که خطاب به احبای عزیز الهی در مهد امرالله مرقوم شده و در دو مکتوب دیگر که از طرف معهد اعلی یکی به تاریخ 23 دسامبر 2008 و دیگری به تاریخ 24 دسامبر 2013 خطاب به دو نفر از احبای عزیز صادر گشته مورد بررسی قرار گرفته است. نسخه ای از پیام 12 اسفند و نامه های مذکور جهت مزید اطلاع و مطالعۀ آن دوست گرامی به ضمیمه ارسال می گردد.
در پیام 12 اسفند، بیت العدل اعظم دیدگاه دیانت بهائی را در بستر احتیاجات و شرایط جامعه در عصر حاضر برای مشارکت در تغییرات و تحولات اجتماعی با لزوم اجتناب از مداخله در امور سیاسی بیان نموده و چارچوبی را معین می کنند که در آن احبای عزیز می توانند در مورد چگونگی هم کاری با افراد، گروه ها، نهضت ها و یا سازمان هایی که آرمان ها و اهداف شان با اهداف دیانت بهائی هم سو می باشد تصمیم بگیرند. همان طور که در نامۀ مورخ 24 دسامبر ذکر شده، احبای الهی با اجتناب از مداخله در سیاست های حزبی باید مسئلۀ شرکت در زمینۀ اقدامات اجتماعی خود را با روحیۀ یادگیری دنبال نمایند.
سؤال از مناسب بودن مشارکت بهائیان در بعضی از فعالیت های به خصوص نموده اید، مانند تعرض علنی به نقض حق آزادی بیان و اعتراض به دست گیری برخی از فعالان؛ حمایت انسان دوستانه از خانواده های مخالفین سیاسی از قبیل ملاقات اقوام نزدیک شان؛ شرکت در کمپین اقدامات متداول برای آزادی زندانیان سیاسی و امضای طومارها و نامه هایی که در حمایت از آزادی زندانیان سیاسی تهیه می گردد. در شرایط عادی رسیدگی به این نوع سؤالات وظیفۀ محفل روحانی ملی هر مملکت است تا با در نظر گرفتن چارچوب عمل فوق الذکر راجع به جزئیات این قبیل مسائل در مملکت خویش تصمیمات لازم را اتخاذ نماید. ولی در غیاب چنین محفلی در ایران بهائیان آن اقلیم باید قبول نمایند که در حال حاضر تصمیم گیری در بارۀ این قبیل مواضیع که طیف بسیار وسیعی را در بر می گیرد امری است دشوار و باید از طریق مشورت با افراد باتجربۀ جامعه صورت پذیرد.
به عنوان مثال هر چند علاقه به پشتیبانی و ابراز هم دردی با افراد یا گروه های مذکور قابل درک است ولی تصمیم گیری در مورد اینکه آیا اظهار علنی چنین عواطفی مقرون به صلاح است و یا بهترین راهِ ابراز آن کدام است محتاج تأمل فراوان می باشد. برای تفکر دربارۀ اینکه چه اقداماتی را می توان انجام داد، از جمله نوع ابتکاراتی که در نامۀ خود به آنها اشاره کرده اید، باید به اصل تغییر ناپذیر عدم دخالت در سیاست حزبی متمسک بود، اوضاع احوال سیاسی و اجتماعی موجود را بررسی کرد، تعبیراتی را که دیگران از این نوع اقدامات خواهند کرد در نظر گرفت و هم چنین پیامدهای احتمالی چنین اقداماتی را برای جامعۀ بهائی ایران و دیگر جوامع بهائی عالم به دقت مطالعه نمود. به علاوه، در غیاب تشکیلات بهائی در آن مملکت، هیچ فرد بهائی نباید خود خواسته مسئولیت سخن گویی از طرف جامعۀ بهائیان ایران را به عهده گیرد. به این واقعیت نیز باید آگاه بود که با وجود تعصب و سوء ظن ی که مسئولین امور در ایران نسبت به هر یک از فعالیت های بهائیان نشان می دهند، بعید به نظر می رسد که احبا بتوانند از همان امنیت و حراستی برخوردار باشند که قانون اساسی برای سایر شهروندانی تضمین می کند که طالب احقاق حقوق خود و یا دیگران هستند.
به عبارت دیگر با ترویج اصل مشورت در بین احبا برای اخذ تصمیم، آن عزیزان درگاه کبریا باید متوجه این نکته باشند که در ایرانِ امروز مسائل بنیادین عدالت اجتماعی و رفاه عمومی با سیاست های حزبی در هم آمیخته و حتی پی گیری ابتدایی ترین حقوق انسانی نیز متأ سفانه رنگ سیاست حزبی به خود گرفته است. در نتیجه اگرچه ممکن است بعضی از موارد نقض حقوق بشر چندان وابستگی مستقیم با امور سیاسی نداشته باشد ولی در موارد دیگر این چنین نخواهد بود و این عدم صراحت، تشخیص اینکه آیا عملی در موقعیت فعلی مقرون به حکمت هست یا خیر را کاری دشوار می کند.
امید معهد اعلی آنست که یاران رحمان با تشبث به حبل مشورت به یافتن راه حل های مناسب برای سؤالاتی از قبیل آنچه مطرح فرموده اید موفق شوند و آگاه باشند که لازمۀ تشخیصِ راه صحیح این است که مشاورات آن عزیزان پیوسته بر اساس استقامت سازنده، صبر، رعایت حکمت، پرهیز از رفتار مصرانه، آمادگی و تمسک خالصانه و همگانی برای حفظ اتحاد و وحدت جامعه باشد و این نکته را نیز قبول نمایند که با گسترش فرایند یادگیری و تجربه اندوزی، بروز اشتباهات اجتناب ناپذیر است ولی حفظ اتحاد جامعه همواره از واجبات می باشد. اگر این مشورت ها در مواردی به نتیجۀ دلخواه نرسد و مسئله از اهمیت خاصی بر خوردار باشد، در صورت لزوم هدایات بیت العدل اعظم را نیز می توان مستقیماً درخواست نمود.
معهد اعلی در اعتاب مقدسۀ علیا دعا خواهند فرمود تا فداکاری های یاران عزیز ایران کما فی السابق جاذب الطاف و تأییدات مستمرۀ جمال اقدس ابهی باقی باشد.
با تقدیم تحیات
دارالانشاء بیت العدل اعظم
ضمیمه دارد
فایل ضمیمه
پیوست | اندازه |
---|---|
2014-12-07.pdf | 966.41 KB |
افزودن دیدگاه جدید