اخیرا آیت الله سید محمد موسوی بجنوردی در گفتگویی با خبرگزاری فارس سخنانی گفته است که بسی مایه شگفتی است.خلاصه ای از پاسخ مشروح یوسفی اشکوری به موسوی بجنوردی ذیلاً آمده:
از تمام این مناقشات گذشته، از شما می پرسم جناب بجنوردی! پیشنهاد شما برای بهاییان ایران چیست؟ اینان چه باید بکنند تا شما راضی شوید؟ تماما از وطن خود بروند؟ به کجا؟ ارض موعودی هم ندارند که به آنجا کوچ کنند! اما نه، جناب بجنوردی! ارض موعود هر ایرانی وطن او و پدرانش هست و هیچ کس حق ندارد خود را ایرانی تر بداند و دیگران را از کمترین حقی محروم کند. وطن ایرانی و شناسنامه ایرانی مشروعیت بخش حقوق شهروندی ایرانیان است و بس. از این رو تمام منابع مادی و معنوی و امکانات وطن مشاع و مشترک تمام هموندان ایرانی (از نفت و گاز گرفته تا جنگلها و مراتع و شهر و روستا و دانشگاه و مدرسه و . . . .) جزء به جزء از آن فرد به فرد ایرانی است و جنسیت و فکر و عقیده و مذهب و قوم و هر چیز دیگر جملگی به تعبیر دقیق قران (آیه ۱۳ سوره حجرات) برای شناخت و تمایز است نه عامل تبعیض و نابرابری. نکند که هنوز هم شما و همتایان تان به اعتبار این که مسلمانان روزی سرزمین ایران را با شمشیر و جنگ به دست آورده اند این کشور را «مفتوح العنوه» می دانید که به عنوان غنیمت جنگی به بازماندگان و وارثان مجاهدان تعلق دارد؟ اگر به واقع به حقوق شهروندی به جد باور دارید، بپذیرید که فرزند یک بهایی نیز به اندازة فرزندان شما حق استفاده از تمامی امکانات و از جمله تحصیل در تمام سطوح را دارند چرا که «ایرانشهر» وطن مشاع تمام ایرانیان است.
...
از سوی دیگر معیار مخالفت با اسلام چیست؟ و چگونه مخالفت با اسلام احراز و اثبات می شود؟ شما اهل کتاب را دارای حقوق شهروندی دانسته اید، باید گفت: اولاطبق فقه شما آنان فقط حق حیات دارند و هرگز از حقوق برابر با مسلمانان برخوردار نیستند و اگر در قانون اساسی جمهوری اسلامی به پارلمان راه یافته اند (که البته جای خرسندی است) هیچ سازگاری با فقاهت سنتی ندارد؛ و ثانیااگر معیار مخالفت باشد، مگر مسیحیان و یهودیان و زرتشتیان (که این آخری در شمار ادیان ابراهیمی هم نیست و مسلمانان تا چندی پیش به صورت تحقیرآمیز به آنان «گبر» خطاب می کردند) با اسلام موافق اند؟ اگر بفرمایید معیار مخالفت عملی است، باید بگویم مگر بهاییان عملا علیه اسلام شمشیر کشیده اند؟ آیا آقای بجنوردی شواهد و قراینی مبنی بر مخالفت و یا دشمنی جامعه بهایی ایران با دیانت اسلام و یا تشیع دارد؟ به نظر می رسد ایشان اطلاع درستی از افکار و عقاید و سنت بهاییان ندارد و گرنه مدعی دشمنی این هموطنان با اسلام نمی شد. بگذریم که با منطق شهروندی نمی توان هیچ حقی از مخالفان و حتی دشمنان اسلام و مسلمانی را نیز نقض کرد و حتی نادیده گرفت.
افزودن دیدگاه جدید