کیست که در راه بها خون مرا جاری کند
بهر وصال روی دوست روح مرا پاری کند
کیست که شمشیر جفا بر قلب مشتاقم زند
خونابه ی عشق و جنون در کوچه ها جاری کند
کیست که شلاق ستم بر پشت رنجورم زند
جان مرا در آن زمان از درد و رنج عاری کند
کیست که زنجیر آورد جسم مرا در بند کشد
بهر رضای نفس خود هر لحظه او کاری کند
کیست که دستم بفشرد همراه و همپایم شود
تا پای دار عاشقان جسم مرا یاری کند
کیست که جانان مرا از عشق من آگه کند
گوید به مولایم که او در بی کسی زاری کند
کیست که چشمان مرا باز به روی او کند
وز آتش عشق به او روی مرا ناری کند
کیست که پیغامی برم از بارگاهش آورم
تا خون و روح زندگی در جان من ساری کند
گویم بهاء جان ای بهاء تا کی بمانم در جهان
من مانده ام در این سوال کیست مرا یاری کند
فایل ضمیمه
پیوست | اندازه |
---|---|
آرزوی شهادت | 58.85 KB |
افزودن دیدگاه جدید