نویسنده: علی ترابی
زمانی که قرآن شریف نازل گردید، ابعاد و آیاتش همانقدر بودند که اکنون هستند، نه دستکاری شده، و نه چیزی جابجا گردیده، پیامبر گرامی هم به همین سادگی و راحتی بی هیچگونه تفسیر، یا کلاسی توجیهی و سخن اضافه ای، آیاتش را برای مردم و بندگان خدا تلاوت می فرمودند.
آنانکه اهل حقیقت طلبی و واقع نگری بودند، بی هیچ کشمکش و بحث وفحصی ، آیات (ازدل برامده ی ) الهی را (لاجرم بردل) خودمی نشاندند و تسلیم حق می شدند. اما کسانی که فرسنگ ها با حقیقت فاصله داشته، یا اصلأ اهل واقعیت نگری نبودند و مصداق عینی (درجهل مرکب ابدالدهر بماند) می شدند، هیچ دلیل و برهانی قانعشان نمی ساخت. هنوز پس از هزار وچهار صد سال در ورای آن همه تفسیر، و تحریر هزاران جلد کتاب،آنانکه اهل اشاره اند،و فکر و دلشان خالی از شبه است حقایق قرآنی را بی چون وچرا ،پذیراهستند، و تسلیم معانی آیات قرآنیند. و بالعکس ، آنها که سرشان برای بحث و کشمکش و مجادله درد می کند ، سخنان حق را هرچند درحضور، و از زبان شخص پیامبر گرامی باشد را نخواهند پذیرفت، نه تنها نمی پذیرند، بلکه درحضور ایشان پارا فراتر می نهند، و بر جسارت خود می افزایند، و به حضرتشان اعلام می کنند، ((. . .آنچه برعهده ی رسالتتان بود، ابلاغ پیام الهی درقالب آیات قرآنی بود. . . )) تا اینجا مأموریتتان پایان یافت. ادامه اش را که تفسیر و توجیه ،وپیچیده نمودن فهم آیات الهی ، و پوشاندن حقایق روشن آنهاست، به ما بسپارید. ما قول می دهیم این وظیفه را که خود برای خودمان تعیین کرده ایم،بخوبی انجام دهیم. و تعهدمی نمائیم هرجا کم آوردیم ، درغیاب شما و از قول شما به جعل حدیث دست بزنیم ، و چنانچه عرصه را دراین میدان برخود تنگ دیدیم، اصلأ سنت هایتان را تغییردهیم، فرقه بسازیم، ومذهب بنا کنیم ،
و. . .خیالتان ازاین بابت راحت راحت باشد.
از روزی که خواندن قرآن را بعنوان فریضه و بصورت حرفه ای شروع کردم ،از بس درگوشم خوانده بودند قرآن هفتاد پرده دارد، درهرپرده هفتاد لایه نهفته، وهرلایه هفتاد تفسیردارد، و هرتفسیر هفتاد معنی و هرمعنی هفتاد. . . .دارد.( اگربخواهم ازهفتادها بنویسم،می شود،مثنوی هفتاد من.) باورم نمی شد بتوانم زمانی، آیات قرآنی را بسادگی ، بدور از دغدغه های تفسیری وتوجیهات تحریری بخوانم. تا روزی که از طریق همین وب سایت أئین بهائی ،با کتاب ((مشکل گشا)) آشنا شدم،منظورم آن مشکل گشای معروف که شبهای جمعه برای ادای نذر ، بر روی نخود و کشمش می خوانند نیست، بلکه کتابی است بنام محمدخاتم النبین، نوشته ی دکتر محمد ابراهیم خان ،که وب سایت آئین بهائی ،مسئولانه، مجدانه و با انتخابی مدبرانه به معرفی و انتشارش پرداختند.
کتابی که بسادگی و روانی هرچه تمامتر تحریرشده، و براستی می تواند درجایگاه مشکل گشای بسیاری از سؤالات ومشکلات ذهنی وعقیدتی هر فرد مسلمانی قرارگیرد. باهمه ی تبلیغات والقائاتی که از پیچیدگی وسختی فهم آیات قرآنی ، رواج دارد، با مطالعه ی این کتاب دریافتم، قرآن ، روی ساده ی دیگری که همان منظور اصلی خدا با بندگانش می باشد، هم دارد، هرکسی با اندکی تأمل ، بدون نیاز به واسطه ، و بی نیاز از هرگونه تفسیر و توجیه پیچیده ای ، می تواند به آن دست یابد. شیوه ای که دکترابراهیم خان در این کتاب تقریر و اتخاذ نموده اند، با اینکه می توانستند مباحث را طبق دانسته های خود و همچنین نیازهای عمیق معنائی قرآن ، بسیار سخت تر وحرفه ای ترارائه دهند، شیوه ایست، بسیار همه فهم و ساده ، و در حین ایجاز واختصار گوئی و پرهیز از هرگونه حاشیه پردازی و مکرر گوئی، جهت اثبات حقایق آیات قرآنی ، به چیزی جز خود آیات قرآن متوسل و متمسک نشده اند. دلایل و براهین خود را کاملأ از آیات انتخاب نموده، یعنی توضیح و تفسیر آیه به آیه. این شیوه هم بیانگر عمق وتسلط ایشان، به معانی قرآنی است، وهم، گویای مهارتشان دربیان نکات ظریف و غامض و پیچیده ای که کمتر محقق و نویسنده ای دارای چنین هنری است آنان که به مطالعه ی این کتاب همت گماشته، یا درآینده خواهند گماشت، به زیبائی وشیوائی و البته کم نظیر بودنش اقرارخواهند نمود. بحکم نو آوری ها و بضرورت نواندیشی وتکامل، همانگونه که از ساختار بی تکبرانه ی نوشته پیداست، دکترابراهیم خان ، نه اولین قلم فرسای این نوع مطالب است ونه کتابش جامع ترین و مانع ترین است.قبل از وی بسیاری در این زمینه قلم تحقیق فرسوده، و کاغذ تفحص سیاه نموده اند. اما این خواننده است که پس از مطالعه ، بقدر گره هائی که از سؤالاتش گشوده شده، به قضاوت این ادعا می نشیند.
حداقل حقی که این نویسنده ی روشن ضمیر، وکتاب همچون سراج منیر او بر بنده ی حقیر ایجاد نمود ، یک نگارش تحلیلی ، ویک نقد تحریری راجهت معرفی واشاعه ی کتابش می طلبید، هرچند ، هرچه بنگارم ، آفتابی است، دلیل آفتاب، اما نمی توان از اهمیت ،و حق این قلم شیوا چشم پوشی نمود. و در شأنش مطلبی اساسی ننگاشت. درحال شروع نگارش بودم که متأسفانه مشکل. . . . پیش آمد و تمرکزم را به یغما برد.
اما تا دست یافتن به آرامشی دوباره و فرصتی مجدد ، که معلوم نیست کی و کجا اتفاق خواهد افتاد، برآن شدم تا به اندازه ی حوصله ی خوانندگان، وبقدر قرار بی قراری خود، چند سطری را بعنوان ادای دین رقم بزنم، شاید دست به نقد،هم تشکری ازنویسنده ی این کتاب نفیس ، جناب دکتر محمد ابراهیم خان، والبته سایت آئین بهائی که مجدانه در معرفی وانتشارش کوشیده است باشد، و هم توصیه ای برای پویندگان وجویندگان، راه حقیقت، (بخصوص غیر بهائیان، وبالاخص مسلمانان، و بویژه شیعیان آزاد اندیش و روشن ضمیر) که با مطالعه ی این کتاب شاید، به پاسخ بسیاری از سؤالات ، ریز و درشت، نو و کهنه ای که جوابشان را نزد هیچکس و درلابلای هیچ کتابی نیافته اند، بیابند. ان شاالله
جهت مطالعه و دانلود کتاب «محمد خاتم الانبیا» به لینک زیر مراجعه نمایید:
افزودن دیدگاه جدید