مجلۀ خبری تهیه شده از اتفاقات و اخبار و واکنش های اخیر جمع آوری شده از شبکه ها و رسانه های مختلف
برای مشاهده محتوای هر عنوان خبری بر روی عنوان مورد نظر کلیک نمایید تا محتوای آن در زیر عنوان نمایش داده شود
زندانیان بی گناه
بیگناهان را به زندان می برند
عاشقان را دست افشان می برند
این برادرهای نا اهل زمان
یوسفان تا چاه کنعان می برند
جرمشان تعلیم اطفال است حال
مست از صهبای پیمان می برند
تا که دانائی گریزد از میان
آگهان را سوی نسیان می برند
ناله ی ما باز طغیان می کند
گرچه آنان را غزلخوان می برند
عاقبت روزی پشیمان می شوند
دستها را سوی جبران می برند
لیک یوسفها از اینجا رفته اند
خویش را زار و پریشان می برند
ح.صادق زاده
شعر «هم قفس» سال ۱۳۹۰
سروده بانو «مهوش ثابت»
برای خانم «فریبا کمال آبادی»
هم قفس،این همه بیداد که دیدست که ما؟
این همه منّت هجران که کشیدست که ما
پنجه درپنجۀ مرگ و به لب آوای طرب
تا به سر منزل حیرت که دویدست که ما
دست صیّاد فرو ریخته کاشانۀ ما
واژگون ساخته بیدادِ ستم خانۀ ما
پیله ای ساخته گِرد من وتو تنگ ولیک
چون کند عاقبت این پیله به پروانه ما ؟
بسته بودند پَر و بال تو را با پَر من
می نهادی سرخود شب همه شب بر سرمن
سوز و سرمای دی و وحشت طوفان بلا
رفته از سر به مقامی که نشد باور من
دیرگاهیست که این دست ستم بر سر ماست
آتشی شعله زنان یکسره بر پیکر ماست
دیرگاهیست که از محفل یاران دوریم
جامۀ باور و تسلیم و رضا در بر ماست
ما دراین مهلکه صد مرتبه جان باخته ایم
رخت خود در گذر میکده انداخته ایم
سر خوشانیم و ز اندیشۀ جانان مستیم
کار خود در دل این معرکه ها ساخته ایم
عاقبت درد فراقی که کشیدیم گذشت
رنج آن زهر هلاهل که چشیدیم گذشت
صدسخن دردل وبرلب زستم مُهرسکوت
آن همه تهمت بیجا که شنیدیم گذشت
هم قفس ساغرت از بادۀ ایمان پُر باد
سینه اَت از شَرَر و شور دلیران پَر باد
سرزمینت همه آباد و دلت خرم و شاد
یادت از هِلهلۀ مردم ایران پُر باد
اوین تاریخ ۲۲ شهریور سال ۱۳۹۰
از دیدن این کلیپ کوتاه مدتها می خندیدم .
عجب کشف و اکتشافی ، عجب پیشگیری عظیمی از تربیت ده بیست کودک خانواده بهایی ها در مدرسه بهائی ها.
کاش سربازان گمنام به کشف قاتلین اینهمه نخبه هسته ای و دانشمند و شخصیت بزرگ سیاسی هم اندکی افتخار می کردند ،
یا از کشف شبکه های ارتشا و غارت بیت المال و مفقودی بودجه ها و اختلاسها هم این چنین پرده برداری می کردند. و به آن می بالیدند.
نمیدانم در میان ده ها هزار مهدکودک خصوصی که در آن رقص و موسیقی و آموزه های غیر دینی بین مسلمانان تدریس می شود ، چگونه یک مدرسه متشکل از فرزندان بهایی اینقدر موثر در اصلاح آموزش کودکان کشور ما گشته است .
اصلا چطور هست وزارت ناراحت صدها هزار کودک کار و محروم از حق تحصیل ، کمتر از ده بیست تا کودک بهایی گشته است.
وکشف مافیای آموزشی و حیف و میل بودجه های عظیم آموزشی و کنکوری که مستهلک در آموزش و پرورش بیمار ماست برایش اهمیت ندارد.
قانون اساسی حق آموزش برابر را حق تمام کودکان این سرزمین بر شمرده است ،
ولی نظامی خلق کردید که کارگر و کارمند بدبخت بچه هایشان را به بی کیفیت ترین مدارس بفرستند و عمر و استعداد آنها را نابود سازند
ولی پولدارها و مسئولین گرانترین و بهترین مدارس و مربیان را داشته باشند و خلق آقا زاده بکنند .
چطور سربازان عدالت گستر جهان رگ عدالت جویی و غیرت مذهبیشان بر چنین صحنه هایی نمی جنبد.
آیا پیگیری عدالت آموزشی جزو وظایف تان هست.
همین رفتارهای مسخره شماست که مغزهای کشور را فراری میدهد شما واقعا نگران تربیت چند کودکید؟
چطور خبر تجاوز به هزاران کودک کار شما را به اندازه رقص مختلط چندتا کودک زیر بلوغ نگران نکرده است.
نمیدانم این پروژه جاسوس تراشی آنهم بر تعدادی دختر و زن و مرد مربی مهدکودک ، کدام نیاز گروگانگیری بین المللی یا انحراف افکار عمومی داخلی از بی عرضگی در تثبیت قیمتها ، یا تحمیق خر مقدسان را پی گیری می کند .
در هر صورت نوع تهیه کلیپ خیلی جالب بود کودکانی دارند تربیت می شوند که قصد حکومت دارند ،
سیاسی ترین فرقه دینی در عالم اتهام سیاسی و حزبی به دیگران می زند .
مذهبی که می گوید دیانت ما عین سیاست ماست دیگری را که کار سیاسی را حرام بر می شمارند حزب می نامد.
دیندارانی که می گویند ما در حال بستر سازی برای حکومت جهانی مهدی هستیم و موشک و سلاح برای ظهورش انبار می کنند دیگران را حکومت طلب می نامند.
کاش حداقل تهیه انسانی گزارش را از اروپایی ها یاد می گرفتید که حتی در گرفتن چند قاتل و تروریست خطرناک هم ، حرمت دین و مقدسات متهمان را حفظ می کنند.
در هر حال شما خیلی قوی هستید و همگان میدانند قدرت اقرارگیری به هر نوع خطا و اشتباهی را دارید و جرم تراشی و بزرگ نمایی هنر طولانی مدت شماست.
اینکه عده ای بترس آلوده شدن فرزندانشان به رفتارها و گفتارهای رکیک و زشت ، از سهم بودجه آموزشی خویش بگذرند و از جیب خویش مدرس همکیش خویش بگیرند را شما جنایت بزرگ بر شمردید .
همانقدر که شما حق دارید بچه های خویش را مدرسه دولتی نفرستید و در مدرسه های خصوصی گرانقیمت ثبت نام کنید بهاییان هم حق دارند بچه های خویش را به هر مدرسه ای دوست دارند بفرستند .
اگر میخواستید کاری امام زمانی و انقلابی بکنید بچه های مسیولین را مجبور به ثبت نام در مدارس دولتی می کردید که سطح آموزش و تربیت در آنها اینقدر پایین نماند.
ولی افسوس از دست رفتن سرمایه هایی که میتوانست میلیونها کودک رها شده در کوچه و خیابان را در مکانهای ورزشی و آموزشی مشغول دارد را خطای انقلابیگری می شناسید نه خیانت .
اگر مدارس و مکانهای آموزشی شما در سراسر جهان به جرم ارتباط با حکومت اسلامی و خطر پرورش تروریسم مخفی و خزنده تعطیل شود اتهامشان را چقدر درست و انسانی می شناسند.
آیا شیعیان عراقی که مرجع تقلیدشان در ایران هست جاسوس ایرانی هستند یا ایرانیانی که مکانهای مقدسشان در عراق هست و مقلد مراجع آنجا هستند وطن فروش و خائن و مزدور اعرابند حتی اگر اصالتشان هم سید و عربی باشد ؟
شما چگونه قضاوت کردنی را به مردم خویش آموزش می دهید که در آینده گرفتار عواقبش خواهید شد .
این پرسشها پاسخ روشن میطلبد
وقتی سران کشور منتقدان را به نقد عملکرد و برنامههای خود و حوزههای تحت مدیریتشان فرا میخوانند، منظورشان چیست؟
آنها میخواهند دقیقاً از چه اموری و با چه لحن و گفتاری انتقاد شود؟ آیا برای موضوعاتِ مورد نقد، حدود و ثغور و خط قرمزهای روشنی وجود دارد یا اینکه فقط لحن کلامِ منتقدان باید خالی از ستیزه و پرخاش و اهانت و تحقیر باشد؟ وقتی شهروندان، به نقد عملکرد دستگاهها فراخوانده میشوند، نباید این مسائل برایشان مشخص باشد؟
در میانۀ دورۀ نخستِ ریاست جمهوری محمود احمدینژاد، جمعی از سران جامعۀ بهایی کشور به اتهام "جاسوسی" دستگیر شدند. من در آن زمان، یادداشتی در سایت روزآنلاین نوشتم و در آن "مسئلۀ بهائیان" در جمهوری اسلامی و نحوۀ مواجهه با آن را به پرسش گذاشتم. آن یادداشت ضمن آنکه بر لزوم رعایت حق شهروندی بهائیان تأکید میکرد، پرسشهایی را نیز در مورد نسبت کیش بهایی با موضوع ملیت در عصر ملت - دولتها مطرح میساخت.
آن یادداشت مورد انتقاد برخی از هموطنان بهایی از یک طرف و حمله و هجوم شدید روزنامۀ کیهان از طرف دیگر قرار گرفت و من گمان کردم که موضوع در همانجا خاتمه یافته است.
دو سال بعد از آن اما هنگامی که در 23 خرداد سال 88 بازداشت شدم، یکی از موضوعات بازجوییام همان یادداشت بود. در حکم محکومیتم از طرف دادگاه نیز این موضوع مورد اشاره قرار گرفته و به عنوان شاهدی از نیّت مجرمانه، تأکید شده بود که متهم از "فرقۀ ضالۀ بهائیت" نیز دفاع کرده است.
در آن شرایطِ بازجویی، اساساً امکانی برای دفاع حقوقی از خود وجود نداشت و همۀ امور در جهت اجبار متهم به پذیرش اتهام در جریان بود.
از این رو با خود اندیشیدم که در این کشور، پس ما در بارۀ چه چیز میتوانیم اظهارنظر کنیم؟ افرادی را دستگیر و محکوم و زندانی میکنند و اگر فردی در مورد دلایل دستگیری پرسشی را مطرح کند، برای او هم پروندۀ امنیتی تشکیل میشود!
اکنون هم همان قصۀ بازداشتهای سال 86 با همان شیوه و همان اتهامات، علیه جمعی از بهائیان از جمله همبندی سابق من عفیف نعیمی با کلکسیونی از انواع بیماری، تکرار شده است و من باز هم میپرسم که سیاست مشخص جمهوری اسلامی در برابرِ جامعۀ بهایی کشور چیست و قرار است با حدود سیصد هزار نفر از اتباع کشور چه نوع مواجههای صورت گیرد؟
اول اینکه آیا بهائیان ایران از حق شهروندی برخوردارند؟ اگر برخوردارند پس چرا در زبانِ رسانهها و نهادهای حاکم کلیتِ جماعت آنان به صورت هدفی مشروع برای توهین و تحقیر و اتهام در آمده و عموماً به عنوان یک حزب سیاسی وابسته به صهیونیسم و استکبار معرفی میشوند؟ اما اگر اتباع و شهروندان کشور محسوب نمیشوند، پس دقیقاً چه محسوب میشوند؟ اتباع بیگانه؟ نوع تازهای از اهل ذمه؟ شهروندان درجه هفتم؟ خب مشخصاً چه حق و حقوقی دارند؟
دوم اینکه آیا صرفِ اعتقادِ بهائیگری عملی مجرمانه است؟ یا اینکه بهائیان هم مثل دیگر اتباع کشور بر اساس کنش و رفتارشان داوری میشوند؟ اگر صرفِ اعتقاد مجرمانه است چرا رسماً اعلام نمیشود؟ و اگر اعتقاد مجرمانه نیست؛ پس چرا یک جماعت چند صد هزار نفری دائم با احساسِ هول و ولا و ناامنی زندگی میکنند و هر لحظه مترصد تفتیش منازل و بازداشت اعضای خانوادۀ خود هستند؟
در کنار این دو پرسش بنیادین، میتوان در مورد نحوۀ بازداشت دستهجمعی و نوع اتهامات افراد دستگیر شده نیز پرسشهای فراوانی را مطرح کرد.
میدانیم که بهائیان تقیه را حرام میدانند. ظاهراً بر آنها واجب است که عقاید خود را به هر قیمتی فاش کنند و عمدتاً به همین دلیل نیز از راهیابی به دانشگاهها محروم شدهاند. چنین افرادی به دلیل اظهار عقیدهشان در کشور ما در هیچ نهاد دولتی به کار گرفته نمیشوند و به همین علت نیز به هیچ سند و آمار و ارقام دولتی نیز دسترسی ندارند. با این وضع اتهام "جاسوسی" علیه آنها چه وجهی دارد؟ آیا منظور از این اتهام این است که دادههای عینی در جامعه را جمعآوری و به مراکزی منتقل میکنند؟ اگر به فرض چنین کاری کنند آیا در آن صورت تمام رسانههای رسمی کشور امکان متهم شدن به جاسوسی ندارند؟
من البته بنا به نگرش خاص خود، محل استقرار بیتالعدل و ماهیت انترناسیونالیستی آن را خالی از مشکل و دردسر نمیدانم، اما آیا تماس با آن در حد دریافت احکام مناسکی و شخصی و وجدانی هم محل ایراد است؟ اگر اینطور باشد آیا در آن صورت کل اقلیتهای مذهبی از جمله جماعتهای مسلمان و شیعی در اقصی نقاط جهان دچار بحران امنیتی نمیشوند؟
#احمد_زیدآبادی
#جامعه_بهائیان
#عفیف_نعیمی
دلیل افزایش فشارها بر بهائیان ایران چیست؟ گفتگو با فرهاد ثابتان
۱۱ مرداد ۱۴۰۱
کیان ثابتی
روز یکشنبه ۹ مرداد ۱۴۰۱، ماموران وزارت اطلاعات در یک اقدام هماهنگ و سراسری، به منازل دهها شهروند بهائی در شهرهای مختلف ایران هجوم بردند و پس از تفتیش منازل، تعدادی از این افراد را بازداشت کردند.
سه تن از مدیران سابق جامعه بهائی ایران به نامهای «فریبا کمالآبادی»، «مهوش ثابت» و «عفیف نعیمی» در بین بازداشتشدگان هستند. این در حالی است که مدیران سابق جامعه بهائی ایران پس از گذراندن محکومیت ۱۰ سال حبس در طی سالهای ۱۳۹۶ و۱۳۹۷ از زندان آزاد شده بودند.
وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی در بیانیهای اعلام کرد شماری از «اعضای هسته مرکزی حزب جاسوسی بهاییت» بازداشت شدهاند.
وزارت اطلاعات در بیانیه خود، بازداشت شدگان بهایی را به «تبلیغات تهاجمی» و «ترویج سازمانیافته بیحجابی در ایران» متهم کرده است.
حکومت اسلامی ایران از بدو تاسیس تاکنون به این بهانه که مرکز مذهبی و اداری بهاییان در اسرائیل است، آنها را به جاسوس بودن متهم کرده است. این در حالی است که «بهاءالله»، بنیانگذار دین بهایی سالها قبل از تشکیل حکومت اسرائیل، توسط دولت قاجار و عثمانی به آن کشور تبعید شده بود و در همان محل درگذشت. بهاییان در تمام کشورهای دنیا ساکن هستند ولی در هیچ کشوری به جز ایران متهم به جاسوسی نشدهاند.
«فرهاد ثابتان»، یکی از سخنگویان جامعه جهانی بهایی در رابطه با اتهامات مطرح شده توسط وزارت اطلاعات، به «ایرانوایر» گفت: «اتهاماتی که در این بیانیه به بهاییان ایران زده شدهاند، نظیر جاسوسی و شبکههای سرّی، آنقدر تکراری هستند که دیگر نخنما شدهاند و مورد پذیرش هیچ ایرانی آگاه و منصفی نیستند. در ایران هیچ موسسه رسمی یا غیررسمی بهایی فعال نیست، زیرا سالها است که دولت جمهوری اسلامی آن را ممنوع کرده است. حتی وقتی چند تن از بهاییان به عنوان مدیران غیررسمی جامعه بهایی بودند، حکومت ایران آنها را دستگیر و پس از ۱۰ سال آزاد کرد. حالا مجدداً سه نفر از همان اعضای سابق مدیران که حبس ۱۰ ساله را گذراندهاند، دوباره بازداشت شدهاند.»
به گفته او، در این بیانیه به همان روش ۴۳ سال گذشته، دولت ایران اتهاماتی بیاساس، بیپایه و بدون هیچگونه مدرک قانونی تایید شده علیه بهاییان مطرح کرده است: «به صراحت عرض میکنم دستگیریهای اخیر، بیانیه وزارت اطلاعات و به طور کلی، آزار و اذیتهای مداوم بهاییان فقط نشان دهنده تلاش حکومت ایران برای ایجاد نفرتپراکنی علیه جامعه بهایی ایران است.»
بهاییان ایران از همان روزهای پس از پیروزی انقلاب اسلامی تا امروز همواره از سوی زمامداران حکومت اسلامی تحت آزار و فشار مداوم قرار داشتهاند. این فشارها در مقاطعی شدت یافته و گاهی از شدت آنها کاسته شده اما هیچ زمان قطع نشده است.
در چند ماه گذشته، آزار و اذیت بهاییان به طور محسوسی افزایش یافته است.
دکتر ثابتان در پاسخ به این پرسش که دلیل شدت یافتن فشار بر بهاییان در ماههای گذشته چه است، گفت: «سوال خوبی است ولی این را باید مقامات جمهوری اسلامی پاسخ دهند. چون آنها عوامل اصلی بیشترشدن فشارها و سرکوب بهاییان هستند. تنها دلیلی که به ذهن میرسد، این است که جمهوری اسلامی در حال زمینهسازی برای سرکوب بیشتر جامعه بهایی ایران است. آنها در پی دستگیریهای مداوم و آزارهای دیگر، دنبال توجیهی میگردند تا رفتارهای سرکوبگرانه خود را موجه نشان دهند، در حالی که به هیچوجه، هیچ نوع سرکوب بهاییان یا هر اقلیت دیگری توجیه قانونی ندارد. این فشارها صرفا بر اساس باورهای دینی بهاییان انجام شدهاند. با کمال شوربختی باید عرض شود شدت گرفتن برخوردها شاید چشماندازی از سرکوبهای بیشتر بهاییان در آینده است.»
سخنگوی جامعه بهایی در ارتباط با اتهام ترویج بیحجابی مطرح در بیانیه وزارت اطلاعات اظهار کرد که این هم یک دروغ دیگر است: «اگر ادعای آنها درست است، با کدام سند یا مدرکی میتوانند نشان دهند بهاییان بیحجابی را ترویج میدهند؟ حکومت ایران فقط ادعا میکند، بدون این که مدرک و سندی برای صحت ادعایش ارایه دهد. در هیچکدام از بیانیههای جامعه بهایی عنوان نشده است که خانمها حجاب داشته یا نداشته باشند. اصلاً کاری به حجاب و لباس خانمها ندارد. کلیه بیانیههای جامعه بهایی در اینترنت موجود است و مطالعه برای همه آزاد. تنها نکته موجود، اصل تساوی زن و مرد در دیانت بهایی است. شاید این اصل را دارند متفاوت و واژگون نشان میدهند که چون بهاییان به حقوق برابر زن و مرد اعتقاد دارند، پس بیحجاب هستند. این یکی از همان مواردی است که حکومت بدون سند و مدرک، فقط بهتان میزند.»
انه لهو المقتدر المختار
يا مالكَ الاسماءِ وفاطرَ السَّماء، خلِّص الأَحبِّاء من سجن الأعداء، إنَّك سلطانُ القضاء والمشرقُ من أُفقِ البداء، يا أصلَ البقاء لَعَمر البهاء، لا تقطع الرّجاء، فانصُر هؤلاء، أنتَ الحاكمُ على ما تشاء وفي قبضَتك ملكوتُ الإنشاء، قد شُحِذَ الأنياب للحمِ الأحباب، أنْ احفظ الأصحاب، يا مالكَ الرِّقاب والحاكم في المآب.
- از آثار حضرت بهاءالله
برای شنیدن و دانلود فایل صوتی این دعا بر روی این متن کلیک کنید
خبرگزاری هرانا – در جریان تخریب منازل و مصادره زمین های شهروندان بهائی در روستای روشنکوه ساری فرید علوی توسط نیروهای امنیتی بازداشت شد. همچنین یک شهروند بهائی سالمند مورد ضرب و شتم نیروهای امنیتی قرار گرفت. طی روز جاری منازل شش خانواده بهائی در روستای روشنکوه ساری، توسط ارگان های دولتی تخریب و زمین های شمار دیگری از این شهروندان نیز مصادره شد.
به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، امروز سه شنبه ۱۱ مردادماه ۱۴۰۱، فرید علوی، شهروند بهائی در جریان تخریب منازل و مصادره زمین های شهروندان بهائی در روستای روشنکوه ساری توسط نیروهای امنیتی بازداشت شد.
یک منبع مطلع در خصوص اتفاقات امروز در این روستا، با بیان اینکه نیروهای امنیتی در مواردی اقدام به تیراندازی هوایی کردند، گفت: “آقای حسینی یک شهروند سالمند بهائی نیز در جریان تخریب منزلش توسط نیروهای امنیتی مورد ضرب و شتم قرار گرفته است.”
امروز ساعت ۶ صبح، حدود ۲۰۰ مامور زن و مرد نیروی انتظامی، یگان ویژه، پلیس امنیت و جهاد کشاورزی با مسدود کردن راه های ورودی و خروجی این روستا، مانع از ورود و خروج ساکنین آن شدند و ۶ خانه و زمین کشاورزی شهروندان بهائی ساکن این روستا متعلق به کیهان قنبری، ساسان علوی، امید قنبری، قوامالدین ثابتیان، هادی چلنگری و آرمان قلینژاد را با ماشین آلات سنگین تخریب کردند و حدود بیست هکتار از زمینهای کشاورزی اهالی این روستا را نیز سیم خاردار زده و تصرف کردند.
یک منبع مطلع پیشتر به هرانا گفته بود: ماموران از اسپری فلفل علیه افرادی که مانع تخریب منازل میشدند استفاده کردند، حتی در زمان تخریب منزل آرمان قلی نژاد در پی ممانعت ساکنین این روستا که اعم از کودک و خانواده بودند اقدام به پاشیدن اسپری فلفل کردند.»
لازم به ذکر سال گذشته در تاریخ ۱۱ مردادماه ۱۴۰۰، منازل ۳ تن از شهروندان بهائی در این روستا بدون ارائه حکم و یا اخطار قبلی به دست نیروهای دولتی تخریب شده بود. همچنین زمینهای شماری از این شهروندان توسط ارگانهای دولتی مصادره شده بود.
گفته می شود ارگان های ذیربط از ارائه تصاویر هوایی و نقشه های منطقه، مربوط به دهه چهل، پنجاه و پیش از آن به بهائیان روستای روشنکوه اجتناب می کنند.
هرچند این قبیل اقدامات در خصوص تخریب و یا مصادره منازل و املاک شهروندان بهائی و همچنین اماکن مربوط به این شهروندان از جمله گورستان های بهائی موسوم به گلستان جاوید از سوی ارگان های حکومتی و یا با چراغ سبز مسئولان، مسبوق به سابقه است، در تاریخ ۳۱ شهریورماه ۱۳۹۹ نیز جلسهای با حضور نمایندگان تعدادی از سازمان امنیتی و دولتی ایران در فرمانداری شهر ساری برگزار شد که با توجه به اسنادی محرمانه که نخستین بار توسط جامعهی دفاع از حقوق بشر در ایران منتشر شده بود، در این جلسه تصمیماتی مبنی بر افزایش قابل توجه سرکوب اقلیتهای دینی ناپذیرفته در قانون اساسی جمهوری اسلامی، به ویژه پیروان آیین بهائی و دراویش، گرفته شده است.
بر اساس این اسناد، جلسهی «کمیسیون اقوام، فرق و مذاهب» در ساری با شرکت نمایندگان ۹ سازمان امنیتی و اطلاعاتی دولتی در مورد «بررسی آخرین وضعیت دراویش و بهائیت» برگزار شده و در این جلسه در مورد آنچه در اسناد صورتجلسه «کنترل دقیق تحرکات فرقه ضاله بهائیت و دراویش» و «برنامه ریزی در حوزهی دستگاههای فرهنگی و آموزشی» عنوان شده تصمیماتی گرفته شد.
علاوه بر این، شرکت کنندگان تصویب کردند کلیه فعالیتهای پیروان آیین بهائی را به دقت کنترل کنند و به مسئولان آموزش و پرورش برای شناسایی و نظارت بر دانش آموزان بهائی و «جذب آنان به دین اسلام» رهنمود بدهند. همچنین در این جلسه از روسای دانشگاه های شهرستان خواسته شده است که با توجه به ممنوعیت تحصیل بهائیان در دانشگاه ها به این موضوع نظارت کنند و رئیس اداره صنعت و معدن نیز موظف به کنترل فعالیت شهروندان بهائی در بازار شد.
به نظر می رسد اقدامات این چنینی از جمله صدور رای مصادره زمینهای ۲۷ خانوادهی بهائی کشاورز روستای ایول که در محدودهی اداری شهر ساری قرار دارد، در تاریخ ۲۲ مهر ۱۳۹۹ یکی دیگر از نتایج فوری جلسه مورخ ۳۱ شهریور ۹۹ باشد.
شهروندان بهائی در ایران از آزادیهای مرتبط به باورهای دینی محروم هستند، این محرومیت سیستماتیک در حالی است که طبق ماده ۱۸ اعلامیه جهانی حقوق بشر و ماده ۱۸ میثاق بینالمللی حقوق مدنی و سیاسی هر شخصی حق دارد از آزادی دین و تغییر دین با اعتقاد و همچنین آزادی اظهار آن به طور فردی یا جمعی و به طور علنی یا در خفا برخوردار باشد.
گفتنی است بر اساس منابع غیررسمی در ایران بیش از سیصد هزار نفر بهائی وجود دارد اما قانون اساسی ایران تنها ادیان اسلام، مسیحیت، یهودیت و زرتشتیگری را به رسمیت شناخته و مذهب بهائیان را به رسمیت نمیشناسد، به همین دلیل طی سالیان گذشته همواره حقوق بهائیان در ایران به صورت سیستماتیک نقض شده است.
دكتر جمیل ضیاب یكی ازعلمای برجستۀ فلسطینی است که در یکی از مساجد مسلمانان آمریكا سمت فتوا را دارا بوده است. دكتر ضیاب در بتانیّه، نزدیك اورشلیم به دنیا آمده است. پدر او تحصیلات خود را در دانشگاه الازهر قاهره به اتمام رسانیده بود. او یكی از اعضای شورای عالی اسلامی در اورشلیم بود.
دكترضیاب درسال 1946 امتحانات دورۀ عالی فلسطین دررشتۀ فقه ومطالعات اسلامی وزبان عربی كه همپایۀ دانشگاه الازهر می باشد، با موفّقیّت گذرانیده و ده سال بعد دكترای خود را از كالج مطالعات علوم الهی (ماوراءالطّبیعه) درشیكاگو به دست آورد.
مطالب ذیل دربارۀ دیانت بهائی، از این عالم مسلمان نقل شده است:
«... وقتی بعضی از این روزنامه هائی را كه مسلمان ها می نویسند می خوانم، خیلی تعجّب می كنم. این ها می گویند بهائیان جاسوس اسرائیل هستند وعلّتش را هم چنین توجیه می كنند كه معابد خود را درخاك اسرائیل بنا كرده اند. آنها این حقیقت را ندیده می گیرند كه عبادتگاه های بهائی درزمانی كه فلسطین تحت حكومت امپراطوری عثمانی بود، در این كشور بنا و تأسیس شده بود. وقتی اسرائیلی ها آمدند، آنها برخلاف دیگران؛ خانه و كاشانۀ خود را ترك نكردند و اكثریّت شان درآنجا ماندند.
اگربخواهیم جانب انصاف را رعایت كنیم، می بینیم كه درعكّا و حیفا مسجد و كلیسا هم هست، امّا نمی توانیم به این خاطرمسیحیان ومسلمان ها را متّهم كنیم و آنها را جاسوسان وعمّال اسرائیل بنامیم. خود من مسلمان هستم نه بهائی، ولی باید جانب انصاف را گرفت. وقتی مسلمان ها چنین اتّهامّاتی به بهائیان وارد می كنند، احساس می كنم وظیفه دارم به آنها جواب بدهم.
دین بهائی نزدیك ترین دیانت به اسلام است زیرا هدف غائی اسلام رامبنی بر وحدانیّت خدای یكتا قبول دارد وبا ما دراین اعتقاد سهیم است. ازسال 1948كه به آمریكا آمده ام هنوز به یك بهائی برنخورده ام كه سخنی كه دالّ برمذمّت اسلام باشد برزبان براند، بلكه برعكس آنها حضرت محمّد ص را به پیغمبری قبول دارند، قرآن را كتاب آسمانی می دانند وتعالیم اسلام را با دیدۀ تحسین وستایش می نگرند...
این طایفه نه تنها مرتد نبوده و نیستند، بلكه بر اثر تعالیم آیین بهائی به درجۀ قبول حضرت محمّد صلی الله علیه و آله به پیامبری و قرآن به عنوان كتاب آسمانی فائز گردیده اند. درست است كه اصول اعتقاداتشان عیناً شبیه عقاید اسلامی نیست، معهذا مسلمانان وظیفه دارند كه حدّاقلّ به صرف رعایت ادب آنها را به عنوان نزدیكترین دین به اسلام قبول و اذعان نمایند.
دكترضیاب دردنبالۀ اظهارات فوق مقالاتی را كه علیه دیانت بهائی در چندین نشریۀ مسلمان به چاپ رسیّده بود به باد ملامت و انتقاد گرفته می گوید:
«من به خوبی به این امرپی برده ام كه بعضی ازاین مقالات بسیار بی اساس وبی پایه نوشته شده، هیچ گونه تحقیق وبررسی دربارۀ حقّ وحقیقت واثبات آن صورت نگرفته است. فكر می كنم آنهائی كه امروز قلم به دست گرفته وخود را اعلم علمای اسلام می خوانند باید بدانند كه توسّل به فحّاشی وتكیه بر نكات منفی، كسی را به جائی نمی رساند و منفعتی عاید نمی كند.
ما حقّ نداریم آنها را مرتد بخوانیم. اگرمسلمانی، به خدانشناسی روی آورد، اگر او را مرتد و از دین برگشته بخوانیم كلمۀ درستی اطلاق نموده ایم. امّا بهائیان را كه به راه خداپرستی ادامه می دهند، به خدای واحد اعتقاد دارند و حضرت محمّد صلوات الله علیه و آله را قبول دارند، چرا باید مرتد بخوانیم؟ مگر آنكه بخواهیم در تعریف این لغات تحریف و تغییر به عمل آوریم.»
منبع: كتاب «باغبانان بهشت خدا»، فیلیپ گوویون-كولت ژوویون (دو خبرنگار فرانسوی غیربهائی)، صص 169 تا 172
حکومت ایران با تخریب بیرحمانۀ خانهها و تصرف زمینهای بهائیان سرکوبها را تشدید میکند
سرویس خبری جامعۀ جهانی بهائی - ۱۱ مرداد ۱۴۰۱ (۲ اوت ۲۰۲۲)
ژنو، ۲ اوت ۲۰۲۲- در اقدامی بیرحمانه، تنها دو روز پس از حملات قبلی به بهائیان در سراسر ایران، حدود ۲۰۰ مأمور حکومتی و مسئول محلی، روستای روشنکوه در استان مازندران را که بسیاری از سکنۀ آن بهائی هستند محاصره کردند و در حال تخریب خانههای آنها با بولدوزر هستند.
● جادههای ورودی و خروجی روستا بسته شده است.
● افرادی که سعی داشتند مانع مأموران شوند دستبند زده و دستگیر شدهاند.
● مأموران موبایلهای حاضران را جمعآوری و فیلمبرداری را ممنوع کردهاند.
● به همسایهها هشدار داده شده است که در خانههایشان بمانند و از فیلمبرداری یا عکسبرداری ممنوع شدهاند.
● چهار خانه که در حال ساخت بودند تخریب شدهاند
● مقامات در حال نصب حصارهای فلزی بزرگ اطراف خانهها هستند تا دسترسی بهائیان به خانههایشان را مسدود کنند.
بهائیان روشنکوه در گذشته نیز بارها هدف حمله قرار گرفته، زمینهایشان تصرف و خانههایشان تخریب شده است. این بار اما این اقدام در پی هفتهها سرکوب فزایندۀ بهائیان صورت میگیرد. در روزهای اخیر بیش از ۱۰۰ بهائی، یا خانههایشان مورد یورش قرار گرفته یا دستگیر شدهاند.
دیان علائی، یکی از نمایندگان جامعۀ جهانی بهائی در سازمان ملل متحد با اشاره به چندین هفتۀ گذشته میگوید: «ما از همه میخواهیم که صدایشان را بلند کنند و خواستار توقف فوری این اقدامات سرکوبگرانه باشند که در حال وقوع است. هر روز خبرهای جدیدی از آزار و اذیت بهائیان در ایران میرسد، خبرهایی که به روشنی نشان میدهد مقامات ایران در حال اجرای برنامهای قدم به قدم هستند. اول دروغهای آشکار و نفرتپراکنی، بعد یورش و دستگیری و امروز تصرف زمین، اماکن کسبوکار و تخریب خانهها. قدم بعدی چیست؟ جامعۀ بینالمللی باید قبل از آنکه دیر شود اقدام کند.»
جمهوری اسلامی با اعدام و بازداشت و مصادره اموال، ممانعت از تحصیل، و تخریب خانه و آرامگاه تلاش کرده تا مهر ایران را از بهاییان بگیرد. بهاییان اما با وجود ۴۳سال ظلم و تبعیض، عشقشان به ایران را از دست ندادهاند
بهاییان در فردای آزاد ایران، برخوردار از حقوق بدیهی و برابر شهروندی این فرصت را خواهند داشت تا بار دیگر در بازسازی و آبادی ایران نقش ایفا کنند
حق تحصیل را از بهایی ها گرفتند،آنها که تشنه تحصیل بودند دانشگاه مجازی خود را تاسیس و معلم تربیت کردند، اما حکومت موسسین دانشگاه را بازداشت و هر کدام ده سال در زندان بودند و ده ها نفر به جرم تدریس در آن دانشگاه سال ها در زندان ماندند…
حق ثبت ازدواج ندارند تعداد زیادی از آنها باوجود داشتن فرزندو نوه هنوز ثبت ازدواج رسمی ندارند! گورستان مخصوص آنها بارها مورد حمله قرار گرفته، حمله به منزل و تفتیش آن از روزمرگی های هر بهایی ست حالا خانه هایشان را نیز تخریب میکنند و اموالشان را مصادره…
پیامبر آن ها را سال ها قبل به سرزمینی تبعید کردند او در آنجا جان باخت و مقبره ای برایش ساختند، سال ها بعد آنجا اسرائیل نام گرفت و حالا سال هاست آن ها را به همین دلیل اسرائیلی،فرقه ضاله و جاسوس می نامند و این بهانه ای شده برای ظلم هرروزه به آنها…

بهرغم گذشت پنج روز از بازداشت عفیف نعیمی در جریان تازهترین موج آزار و اذیت بهاییان ایران بهدست ماموران امنیتی جمهوری اسلامی، بیخبری از محل نگهداری و وضعیت این شهروند بهایی همچنان ادامه دارد.
به گفته سعید دهقان، حقوقدان و وکیل دادگستری، در میان بهاییان بازداشتشده، فقط محل نگهداری آقای نعیمی نامعلوم مانده است.
این وکیل دادگستری روز پنجشنبه ۱۳ مرداد در توئیتی تصریح کرد که عفیف نعیمی، از رهبران جامعه بهایی ایران، در دوران حبس قبلی خود «بارها در بیمارستان قلب تهران بستری شده بود ... اما مقامات امنیتی با تبدیل مجازاتش مخالفت میکردند».
پایگاه حقوق بشری هرانا نیز روز جمعه گزارش داد که آقای نعیمی از بیماری قلبی رنج میبرد و بیخبری از وضعیت این شهروند بهایی ساکن کرج به «نگرانی خانواده و نزدیکان او» دامن زده است.
ماموران امنیتی حکومت ایران روز ۹ مرداد به منزل دهها شهروند بهایی در نقاط مختلف ایران یورش بردند و ضمن تفتیش و ضبط وسایل شخصی این شهروندان، شماری از آنها را نیز بازداشت کردند.
عفیف نعیمی پیش از این در پاییز ۱۳۹۷، پس از تحمل ده سال حبس و پایان دوره محکومیت خود از زندان کرج آزاد شده بود.
پیشتر دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی مقیسه، آقای نعیمی و شش تن دیگر از رهبران جامعه بهایی را به اتهام «تبلیغ علیه نظام»، «جاسوسی» و «اجتماع و تبانی علیه امنیت ملی» به ۲۰ سال زندان محکوم کرده بود که این حکم در دادگاه تجدیدنظر به نصف کاهش یافت.
جمهوری اسلامی ایران آیین بهائیت را به رسمیت نمیشناسد و مقامهای قضایی و امنیتی آن بارها بهائیان را «جاسوس و دشمن» خواندهاند.
نه تنها بهاییان بازداشتشده این اتهامها را رد کردهاند، بلکه صدور و اجرای این احکام بارها با انتقادها و اعتراضات گروهها و سازمانهای مدافع حقوق بشر، شماری از دولتها و نیز کارشناسان و ناظران ملل متحد روبهرو شدهاست.
ممنوعیت از تحصیل در دانشگاه، محرومیت از طیف گستردهای از مشاغل، اخراج از بخش دولتی و ایجاد محدودیتهای متعدد در بخش خصوصی، از جمله محدودیتها و اقدامهای سرکوبکننده علیه شهروندان بهایی در جمهوری اسلامی است.
خبرگزاری هرانا ـ هویت یک تن دیگر از شهروندان بهائی شرکت کننده در کنکور سراسری امسال که در نتایج این آزمون با ایراد “نقص پرونده” در سایت سازمان سنجش مواجه شده است، در کرج توسط هرانا احراز شد.
به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، تعدادی از شهروندان بهائی که در کنکور سراسری شرکت کرده بودند، در سایت سازمان سنجش با پیغام “نقص پرونده” روبهرو و به دلیل بهائی بودن از ادامه تحصیل محروم شدند.
با احتساب این شهروند، شمار شهروندان بهائی شرکت کننده در کنکور سراسری ۱۴۰۱ که با عناوین مختلفی ازجمله “نقص پرونده” به دلیل بهائی بودن از ادامه تحصیل محروم شدهاند تاکنون به ۱۴ تن رسید.
امسال شهروندان بهائی پس از وارد کردن اطلاعات شخصی در سایت سازمان سنجش، به صفحه ای ارجاع داده میشوند که بدون ذکر نام و مشخصات، فقط از “نقص پرونده” آنان اطلاع میدهد.
گزینه نقص در پرونده یک ترفند متداول است که عمدتا از سال ۱۳۸۵ در این موارد برای محروم کردن شهروندان بهائی از ادامه تحصیل به کار گرفته شده است.
علیرغم نص صریح قانون، طبق مصوبه محرمانه شورای عالی انقلاب فرهنگی ایران، بهائیان علاوه بر محرومیت از اشتغال در اماکن دولتی، از تحصیلات دانشگاهی نیز محروم هستند.
هر ساله گزارشات زیادی از محروم شدن شهروندان بهائی از ادامه تحصیل در دانشگاههای ایران منتشر میشود. این موضوع حتی افرادی را که در آستانه فارغالتحصیلی هستند نیز در بر میگیرد.
گزارشگران حقوق بشر سازمان ملل در امور ایران در طی عمر حکومت ایران بارها به بهائی ستیزی و به خصوص محروم کردن دانشجویان بهائی از حق تحصیل اعتراض کردهاند و آن را مصداق بارزی از بیتوجهی دولت ایران به معاهدات حقوق بشری دانستهاند.
شهروندان بهائی در ایران از آزادیهای مرتبط به باورهای دینی محروم هستند، این محرومیت سیستماتیک در حالی است که طبق ماده ۱۸ اعلامیه جهانی حقوق بشر و ماده ۱۸ میثاق بینالمللی حقوق مدنی و سیاسی هر شخصی حق دارد از آزادی دین و تغییر دین با اعتقاد و همچنین آزادی اظهار آن به طور فردی یا جمعی و به طور علنی یا در خفا برخوردار باشد.
گفتنی است بر اساس منابع غیررسمی در ایران بیش از سیصد هزار نفر بهائی وجود دارد اما قانون اساسی ایران تنها ادیان اسلام، مسیحیت، یهودیت و زرتشتیگری را به رسمیت شناخته و مذهب بهائیان را به رسمیت نمیشناسد، به همین دلیل طی سالیان گذشته همواره حقوق بهائیان در ایران به صورت سیستماتیک نقض شده است.
به یک روستا لشکرکشی کردند، خانهها را ویرانکردند، بی توجه به نالهها و التماسها، حالا آنچه مانده ویرانی است و آه و ناله و گریه از بیداد ستمگران.
روشنکوه، روستایی است که همه اعضای آن پیرو آئین بهائی هستند. دیروز تعداد زیادی مامور، به این روستا ریختند، موبایلهای افراد را گرفتند، گاز اشکآور زدند، تیراندازی هوایی کردند، چند نفر را کتک زدند، چند نفر را بازداشت کردند، سه خانه را هم تخریب کردند.
دکتر شاهین میلانی، در توییتر نوشته:
«وقتی شما راجع به غزه فریاد میزنی و بالا و پایین میپری ولی راجع به خراب کردن خانهٔ بهائیان در مملکت خودت ساکتی مشخص میشود که دغدغهات برای غزه هم نمایشی و ظاهری است. اگر مسئلهات انسانیت بود الان رفتارت طور دیگری بود.»
همه شهروندان ایران، باید از حقوقی یکسان برخوردار باشند و کرامت انسانی آنها پاس داشته شود. حکومت روحانیت شیعه در ایران، اما این حق را برای شهروندان بهایی و تعدادی دیگر از ادیان و مذاهب قائل نیست.
آیتالله منتظری، در اواخر عمرش، فتوا داد که بهائیان، باید از حقوق شهروندی برخوردار باشند و آنها در این مملکت حق آب و گل دارند. اما منتظری از طرف حکومت مطرود شده بود و فتوای او تأثیری نداشت.
میتوان با باورها و اعتقادات اعضای جامعه مخالف بود، ولی انسان بودن و واجد حقوق اساسی و حقوق شهروندی بودن را که نمیتوان نفی کرد.

ایالات متحده در واکنش به موج فزاینده سرکوب بهائیان در ایران خواستار توقف «ظلم و ستم مستمر» حکومت ایران بر جامعه بهائی شد.
دفتر آزادیهای مذهبی بینالمللی وزارت امور خارجه آمریکا روز چهارشنبه ۱۲ مرداد با انتشار توییتی به «افزایش مداوم دستگیریها، صدور احکام، و حبس» شهروندان بهائی در ایران اشاره کرد و افزود: «ایالات متحده از ایران میخواهد ستم مستمر بر جامعه بهائی را متوقف کند.»
این نهاد دولتی آمریکا همچنین از جمهوری اسلامی ایران خواست به «تعهدات بینالمللی خود مبنی بر احترام گذاشتن به حق آزادی مذهب یا عقیده همه ایرانیان» پایبند باشد.
در روزهای گذشته نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی با حمله به خانههای شماری از پیروان آیین بهائی در نقاط مختلف ایران، علاوه بر توقیف وسایل آنها، تعدادی از این افراد را بازداشت کردند.
همچنین روز سهشنبه با یورش به روستای روشنکوه در استان مازندران، خانههای شهروندان بهایی را تخریب کردند.
وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی روز دوشنبه با ادعای بازداشت «اعضای هسته مرکزی» آن چه را که این وزارتخانه «حزب جاسوس بهائیت» خوانده بود، مدعی شد که بازداشتشدگان «مستقیما» با کانون «بیتالعدل» در اسرائیل «در ارتباط تشکیلاتی بودند.»
جامعه جهانی بهائی به تازگی با انتشار بیانیهای ضمن انتقاد شدید از بازداشت پرتعداد پیروان این آیین در ایران طی روزهای گذشته، آن را نشانه تشدید «کارزار سیستماتیک» جمهوری اسلامی علیه شهروندان بهائی دانست.
همچنین دوم مرداد دولت کانادا از آزار سیستماتیک بهائیان در ایران ابراز نگرانی کرده و خواستار آن شده است که جمهوری اسلامی ایران به تعهدات بینالمللی پایبند باشد.
سیمین فهندژ، سخنگوی جامعه بهائیان، نیز به بخش فارسی صدای آمریکا گفت که جمهوری اسلامی به جای حل مشکلات کشور، سرکوب بهاییان را در دستور کار قرار داده است.

بسیاری از هموطنان و فعالین حقوق بشر در تاریخ ۳ اوت ۲۰۲۲ یکصدا در توییتر با هشتگ #BahaisUnderMassiveAttacks در یک طوفان توییتری به دفاع از جامعه بهائی ایران پرداختند.
در جریان موج جدید بازداشت و احضار بهاییان در ایران، ماموران امنیتی جمهوری اسلامی روز یکشنبه، ۹ مرداد، به منزل دهها شهروند بهایی در نقاط مختلف ایران یورش بردند و ضمن تفتیش و ضبط وسایل شخصی این شهروندان، شماری از آنها را نیز بازداشت کردند.
بر اساس گزارش رسیده به رادیو فردا، تاکنون بازداشت مهوش ثابت شهریاری و فریبا کمالآبادی در تهران و عفیف نعیمی و سامان استوار در کرج به دست نیروهای امنیتی تایید شده است.
سهی ثابتی، ساکن شهر ساری و بهنام ممتازی، ساکن قزوین نیز از جمله بازداشتشدگان روز یکشنبه هستند.
آقای نعیمی و خانمها ثابت شهریاری و کمالآبادی هر سه از رهبران شناختهشده جامعه بهایی و از اعضای پیشین گروه «یاران ایران» هستند که پس از تحمل ۱۰ سال حبس، از زندان آزاد شده بودند.
سیمین فهندژ، سخنگوی جامعه جهانی بهاییان در ژنو، در گفتوگو با رادیو فردا ضمن تایید اسامی این سه شهروند بازداشت شده، از افزایش فشار حکومت ایران بر بهاییان از جمله صدور احکام سنگین علیه آنها بهویژه در هفتههای اخیر خبر داد.
خانم فهندژ این قبیل اقدامها را نشاندهنده «موج جدید از آزار و اذیت شهروندان بهایی» به دست حکومت جمهوری اسلامی توصیف کرد.
تفتیش خانههای بهاییان در شهرهای مختلف
ماموران امنیتی همزمان به منازل شماری از بهاییان ساکن تهران از جمله نیما حقار، نازیلا حقار، سهیلا آژیر، الناز خادمی، شقایق کشاورز و پژمان خرمی یورش بردند و ضمن تفتیش، وسایل شخصی و الکترونیکی این افراد را ضبط کردند.
در کرج نیز منازل شهروندان بهایی شامل سارا شعبانپور، نصیر هروی، ژینا ارباسی، کامیار حبیبی، مظفر نبیلی، بیتا ممتازی و سابین یزدانی مورد یورش و تفتیش ماموران قرار گرفت.
همچنین گزارشها حاکی است که در میان بهاییان ساکن مشهد، شادی تبریزی، هدیه غیابی و فریده هدایتی و در شیراز نیز بهاره پژگاله و راحله کشانی با یورش ماموران امنیتی به منازل خود در روز یکشنبه روبهرو شدند.
ماموران در عین حال به منازل شماری از شهروندان بهایی ساکن شمال ایران از جمله شفق فهندژ، شکیب معصومی، شقایق پورعنایتی و ندا طایفی در گرگان و منزل ثریا منوچهرزاده در ساری یورش بردند و به تفتیش پرداختند.
در همین حال، آرش صادقی، کنشگر مدنی و زندانی سیاسی سابق، در یکرشته توئیت ضمن ذکر نام برخی از این شهروندان از «تایید بازداشت ۱۵ تن از آنها خبر داد».
تا لحظه تنظیم این خبر از جزئیات بازداشت این شهروندان از جمله نهاد بازداشتکننده، اتهامهای احتمالی و محل نگهداری آنها اطلاعی منتشر نشده است.
نهادهای بینالمللی حقوق بشری با اشاره به بازداشت گسترده و احکام سنگین علیه شهروندان بهائی، رفتار حکومت ایران را «نقض سیستماتیک حقوق بشر» میدانند.
در همین زمینه، جامعه جهانی بهایی روز اول مرداد با صدور بیانیهای ضمن بر شمردن موارد آزار و اذیت بهاییان به دست حکومت جمهوری اسلامی از جمله بازداشت، محاکمه و تعطیلی کسبوکار این شهروندان، خواهان توقف سرکوب بهاییان در ایران شد.
جمهوری اسلامی ایران آیین بهائیت را به رسمیت نمیشناسد و مقامهای قضایی و امنیتی آن بارها بهائیان را «جاسوس و دشمن» خواندهاند.
ممنوعیت از تحصیل در دانشگاه، محرومیت از طیف گستردهای از مشاغل، اخراج از بخش دولتی و ایجاد محدودیتهای متعدد در بخش خصوصی، از جمله محدودیتها و اقدامهای سرکوبکننده علیه شهروندان بهایی در جمهوری اسلامی است.
در ادامه فشار بر بهاییان در ایران، برخی منابع حقوق بشری میگویند روز یکشنبه ۹ مرداد نیروهای امنیتی با یورش به خانه دهها تن از پیروان بهاییت در تهران، کرج، قزوین، شیراز، مشهد، ساری، گنبد و گرگان برخی از آنها را بازداشت کردهاند.
بنا بر گزارشها، مقامات امنیتی در کرج خانه «کامیار حبیبی، مظفر نبیلی، بیتا ممتازی، پویا صراف، سابین یزدانی، سارا شعبانپور و نصیر هروی» را تفتیش کرده و «عفیف نعیمی و سامان استوار» را بازداشت کردهاند.
همچنین در تهران خانه «نیما و نازیلا حقار» تفتیش شده و «مهوش شهریاری (ثابت) و فریبا کمالآبادی» بازداشت شدهاند.
در ساری مرکز استان مازندران، خانههای «نوید میثاقی» تفتیش و وسایل شخصیاش ضبط شده است. علاوه بر این، «بهروز رحمانی و همسرش سها رحمانی» علاوه بر تفتیش منزل، بازداشت شده و به مکانی نامعلوم انتقال داده شدهاند.
علاوه بر این گزارش شده که در شیراز، مرکز استان فارس، خانه «راحله کشانی، احسان جابری و بهار بنگاله» تفتیش و وسایل او توقیف شده و مأموران امنیتی قصد بازداشت او را داشتند که به دلیل وخامت حال او پس از عمل جراحی، انتقال او به بازداشتگاه ممکن نبود.
در مشهد نیز گزارش شده که خانه «هدیه غیابی، شادی خاصه و فریده هدایتی» تفتیش شده و برخی لوازم آنها توقیف شده است.
گزارشها از گنبد کاووس و گرگان در استان گلستان نیز از یورش به خانه برخی شهروندان بهائی حکایت دارند. خانه «آزاده یقینی و افسانه تشکر» در گنبد مورد تفتیش قرار گرفته و در گرگان نیز خانههای «شفق فهندژ، افسون مودی، شکیب معصومی، ندا طائفی و شقایق پورعنایتی» تفتیش و وسایل شخصیشان ضبط شده است.
همچنین مقامات امنیتی با حمله به خانه «بهنام ممتازی» در قزوین علاوه بر توقیف برخی وسایلش، او را بازداشت و به مکان نامعلومی منتقل کردهاند.
آرش صادقی، کنشگر و مدافع حقوق بشر شمار بازداشتشدگان را «۱۵ نفر» اعلام کرده است.
جامعه جهانی بهایی ۳۰ تیر با انتشار بیانیهای از بازداشت پرتعداد پیروان این آیین در ایران طی روزهای گذشته بهشدت انتقاد کرده و آن را نشانه تشدید «کارزار سیستماتیک» جمهوری اسلامی علیه شهروندان بهایی دانسته بود.
همچنین دوم مرداد دولت کانادا از آزار سیستماتیک بهاییان در ایران ابراز نگرانی کرده و خواستار آن شده است که جمهوری اسلامی ایران به تعهدات بینالمللی پایبند باشد.
همچنین، سیمین فهندژ سخنگوی جامعه بهاییان به بخش فارسی صدای آمریکا گفته است که جمهوری اسلامی به جای حل مشکلات کشور، سرکوب بهاییان را در دستور کار قرار داده است.
کمیسیون ایالات متحده آمریکا در امور آزادی مذهبی بینالمللی نیز با انتشار گزارشی تداوم «نقض فاحش» آزادی مذهبی در ایران را محکوم کرده و عنوان کرده است که جمهوری اسلامی پیروان اقلیتهای مذهبی بهویژه بهاییان را بهطور مستمر تحت آزار و اذیت قرار میدهد.
بمناسبت غارت و تخریب منازل احبا در روشنکوه
قاضی به اشارت شده و دزد به غارت
این آخر ذلّت بود و عین حقارت
بی شرم و حیا هرچه که دیدند ربودند
یغما و چپاول شد و انواع خسارت
ویرانه نمودند و شکستند و ربودند
قومی که بود اُسوه به دزدی و شرارت
بر خانۀ ویرانۀ ما ، خیمه نهادند
شاید که امامزاده شود بهر زیارت
هیهات بر آن دست که ناحق بستاند
هرگز نشود پاک به انواع طهارت
عصّا بگرفتند ، ز پیران کهن سال
این سُفله گدایان به هر قبح و جسارت
از کردۀ ننگ آور خود شرم نکردند
این قوم گدا پیشه چه داند ز مرارت
غارت بنمودند و ، قناعت ننمودند
شد صاحب اموال گذارش به اسارت
نوری تو بگو هرچه که از سینه برآید
گر بشنود این قوم شود شرمگسارت
«بریتانیا ازگزارشهای مربوط به افزایش تعداد دستگیریهای جامعۀبهائی در ایران وهمچنین تخریب خانهها وتصرفات زمین در روشنکوه عمیقاً نگران است.بازداشت باانگیزههای مذهبی درجوامع مدرن جایی ندارد»
«...فردی که زمام حکومت دردستان اوست بایدحقوق همه اقشار وطیفها را درنظربگیرد؛ما اگرظلم وستمی برگروه یافرقهای داشته باشیم موجب بدبینی به اسلام وقرآن میشودو به بزرگان دین مابیاحترامی میگردد ونسبت به آنان بدبینی ایجادمیکند»
فرانک شوابه، کمیسر دولت فدرال آلمان در امر آزادی مذاهب خواستار آزادی بهائیان در ایران شد. او گفت که بهائیان در ایران تحت ستم قرار دارند و به دلیل اتهامهای «پوچ» طی روزهای اخیر بازداشت شدند. شوابه افزود: «بهائیان باید بتوانند آزادانه دین خود را ادا کنند.»
حکومت اگر نگهبان جان و مال و آبرو و حقوق و آزادی شهروندان نبوده، و بلکه خود، مخل آن باشد، چه فایدهای دارد؟
امنیت کشور در گرو امنیت شهروندان است و امنیت شهروندان جز در سایه ی برخورداری همگان از حقوق برابر، تامین نمی چشود. اساسی ترین وظیفهی هر حکومتی تامین امنیت کامل شهروندان خویش و به عبارتی حفاظت از جان و مال و آبرو و همهی حقوق انسانی آنان است. چه اسفبار است هنگامی که ببینی نهادهای حکومتی، نه عاجز از تامین امنیت، بلکه عامدانه مخل آن باشند.
تخریب خانههای برخی هموطنان بهایی و غصب اراضی کشاورزی آنان ستم بزرگی است که رفتهرفته با اغماض از ستمهای پیشین بزرگ شده است و اگر از این ستم بزرگ نیز چشمپوشی شود، لابد فردا خودمان را نیز زیر آوار خانههایمان دفن خواهند کرد.
به وضعیت کشور که مینگرم، میبینم به نام دین همهی زیرساختهای مدنیت و فرهنگ و حتی اخلاق، مورد هجوم قرار گرفته و به این ترتیب هرج و مرج و بیانضباطی در همهی ابعاد حاکم شده است.
دوستان عزیز من فریبا کمال آبادی و مهوش شهریاری هر یک به جرم بهایی بودن پیش از این ده سال از عمر خود را در زندان سپری کردهاند و اکنون دیگربار، در دههی شصت زندگی خود، به اتهام ناروای جاسوسی برای اسرائیل بازداشت شدهاند. بهراستی و شرمگنانه باید گفت، هموطنانی که در این کشور و در کنار ما زندگی میکنند در حالی که از حق تحصیل در دانشگاهها، حق استخدام و اشتغال در ادارات دولتی و حتی خصوصی و تقریبا از همهی حقوق مدنی و شهروندی محرومند، چگونه میتوانند جاسوسی کنند؟
نسبت دادن چنین اتهامات ناروایی به نظر میرسد با هدف منحرف کردن اذهان از اخبار واقعی حاکی از نفوذ عوامل اسرائیل در نهادهای امنیتی و نظامی انجام میشود و یا شاید با هدف زمینهسازی برای تصرف ظالمانهی اموال و املاک شهروندان بهایی و یا فشار آوردن بر آنان و واداشتن ایشان به ترک ایران و دیگر اهداف ناشایستی از این دست.
یکی از هموطنان بهایی، میگفت که موبایل و لبتاپش را گرفتند و هرچه پیگیری کرد، آنها را به او پس ندادند و آخرالامر به وی گفتند همینقدر که اجازه داری نفس بکشی خدا را شکر کن و دنبال اموالت نیا.
زندگی در چنین شرایط خفقانآوری نه فقط برای هموطنان بهایی، بلکه برای هر کسی که میخواهد شرافتمندانه زندگی کند، سخت و دشوار است. صدای گرفتهی ایران را میشنوم که میگوید: نعلینت را، چکمهات را، از گلویم بردار، دارم خفه میشوم.
فرانک شوابه، کمیسر دولت فدرال آلمان در امر آزادی مذاهب خواستار آزادی بهائیان در ایران شد. او گفت که بهائیان در ایران تحت ستم قرار دارند و به دلیل اتهامهای «پوچ» طی روزهای اخیر بازداشت شدند. شوابه افزود: «بهائیان باید بتوانند آزادانه دین خود را ادا کنند.»
جامعه جهانی بهائی گزارشهای مربوط به آموزش آموزههای این آیین در برخی مهد کودکها در ایران را «صحنهسازی» و «ترفند تبلیغاتی تکاندهنده و ظالمانه جدید» جمهوری اسلامی خواند.
این مرکز با انتشار گزارشی در روز جمعه، ۲۸ مرداد، اعلام کرد: «همزمان با یورش ماموران امنیتی به خانه بهائیان به بهانه دستگیری مربیان پیشدبستانی در روز نهم مرداد، شماری از این ماموران نیز وارد مهدکودکی در یکی از شهرهای بزرگ ایران شدند، کتابها و جزوههای بهائی را میان معلمانی که هیچ کدام بهائی نبودند پخش کردند. سپس به کارمندان مهدکودک دستور دادند که در مقابل دوربین بگویند که این مواد آموزشی را بهائیان به مهدکودک آورده و میان مربیان توزیع کردهاند.»
وزرات اطلاعات ایران روز دهم مرداد با انتشار اطلاعیهای اعلام کرده بود که «اعضای هسته مرکزی حزب جاسوس بهائیت» را بازداشت کرده است.
در این بیانیه ادعا شده بود که متهمان در ارتباط با «کانون صهیونیستی بیتالعدل» به دنبال «احیای» بهائیت بوده و ماموریت آنها «جمعآوری هدفمند اطلاعات»، «تبلیغ گسترده آموزههای بهاییت»، «نفوذ در محیطهای آموزشی به طور خاص مهدکودکهای سراسر کشور» و «ترویج سازمانیافته بیحجابی در ایران» بوده است.
در همین رابطه و به طور همزمان از آمنهسادات ذبیحپور، معروف به «بازجو خبرنگار» که بابت گرفتن اعترافات اجباری از زندانیان در مقابل دوربین سوء شهرت دارد، گزارشی نیز از صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران پخش شد که در آن به «رقص و شنای مختلط کودکان» و «کتابهای آموزش موسیقی» در «مهدکودکهای خانگی بهائیان» اشاره شده بود.
سیمین فهندژ، نماینده جامعه جهانی بهائی در سازمان ملل در ژنو، از این تلاش سیستماتیک جمهوری اسلامی ایرانی با هدف «نفرتپراکنی» علیه بهائیان با عنوان «ریاکاری» با هدف سرکوب پیروان این آیین نام برد و گفت: «دولت ایران هیچ مدرکی برای اتهامات مضحکی که علیه بهائیان مطرح میکند، ندارد و حال به جعل مدرک روی آورده است تا بهائیان را به تلاش برای نفوذ در کودکان مسلمان و بهائی کردن آنها متهم کند.»
خانم فهندژ در ادامه همچنین به «تلاش دولت ایران برای واداشتن کودکان بهائی به تغییر دین» اشاره کرد و از «تحریف تاریخ در کتابهای درسی» به عنوان ابزاری برای دستیابی به این هدف نام برد.
در مقابل تاکنون اسناد مختلفی در مورد تلاش جمهوری اسلامی ایران برای مسلمان کردن کودکان بهائی به دست آمده است. از جمله سند محرمانه ۱۹۹۱ شورای عالی انقلاب فرهنگی که به امضای علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی ایران رسیده تاکید میکند که کودکان بهائی باید «حتیالمقدور در مدارسی که کادر قوی و مسلط بر مسائل عقیدتی دارند ثبتنام شوند» و با بهائیان به نوعی رفتار شود که «راه ترقی و توسعه آنان مسدود شود.»
همزمان با تشدید فشارهای سیاسی و اجتماعی گسترده در ایران در چند ماه گذشته، این فشارها بر جامعه بهائیان ایران نیز شدت بیشتری یافته است.
به گزارش جامعه جهانی بهائی، تنها در کمتر از ۲۰ روز (۱۰ تا ۲۹ مرداد) ۱۹۶ مورد آزار و اذیت علیه بهائیان ایران از جمله بازداشت، زندان، مصادره خانه و املاک، بستن اماکن کسب و کار و ممنوعیت ورود به دانشگاه گزارش شده است.
با وجود زندگی ۳۰۰ هزار بهائی در ایران، جمهوری اسلامی آیین بهائیت را به رسمیت نمیشناسد و مقامات این حکومت بارها بهائیان را «جاسوس و دشمن» خوانده و در بیش از چهار دهه گذشته احکام سنگینی از جمله اعدام، بازداشت، زندان و محرومیت از تحصیل و کسب و کار، تخریب منازل و گورستانها علیه پیروان این آیین صادر کردهاند.
برمَلا شدن ترفند تبلیغاتی حیرتانگیز برای متهم ساختن بهائیان با ویدئوهای ساختگی و نفرتپراکنی
بیانیۀ مطبوعاتی جامعۀ جهانی بهائی
لینک مطالعه
۲۰۰ مورد سرکوب بهائیان در حالی که جامعۀ بین المللی یک صدا «موج سرکوب ها» را محکوم می کند
بیانیۀ مطبوعاتی جامعۀ جهانی بهائی
لینک مطالعه